دعای خاص یک نوعروس پای سفره عقد
یادی از شهدا
دعای خاص یک نوعروس پای سفره عقد
فاطمه سادات از تنها آرزوی همسرش سر سفره عقد میگوید: «در حالیکه صیغه عقد داشت جاری میشد محمد درگوشم زمزمه کرد: میگویند در این زمان است که خدا آرزویت را برآورده میکند. میشود برای من آرزوی شهادت کنید؟ با شنیدن این حرف برای لحظهای دست و پایم سست شد اما برق چشمانی که در نگاه ملتمس محمد بود مرا راضی به انجام خواستهاش کرد.»
محمد کامران فردای عروسی عازم سوریه شد و پس از مدتی به خیل شهدای مدافع از حرم پیوست.
محمد در سوریه حاج احسان شد
«حاج احسان» تنها یک نام یا کنیه برای خطاب محمد در میان دوستان مدافع حرمش نبود بلکه صفتی برازنده این شهید جوان بود. از دوستان و همرزمان شهید روایت شده که او هر شب سر ساعت مشخصی غذای گرم سهم خود و اضافه غذاهای دست نخورده را جمع میکرد و با وجود مشکلات امنیتی آنها را به جنگزدههای سوری میرساند. طوری که این خانوادهها عادت کرده بودند و سر همان ساعت منتظر او بودند.
حاج احسان یک نجوای همیشگی هم داشت و آن این بود: «سر زینب (س) به سلامت/ سر نوکر به درک»
شهید محمد کامران
مدافع حرم
شهید مدافع حرم
کانال رسمی شهداء مدافع حرم ساوه
https://telegram.me/Modafean_saveh
- ۹۵/۱۱/۲۵