دلتنگی های مادر شهید مسعود عسگری
"شهید مسعود عسگری سه ماه آموزشی سربازیش رو در اردکان یزد گذروند. توی این سه ماه فقط یک بار اجازه داشت تا به مرخصی بیاد. مسعود پسر با اراده و محکمی بود.اگر ناراحتی یا دلتنگی داشت هیچ وقت به روی خودش نمی آورد. از پادگان زود به زود به خونه زنگ میزد ، هر بار که زنگ میزد ازش می پرسیدم ،دلت تنگ شده ؟ می گفت نه از ترسم زنگ میزنم ، می دونست من طاقت دوری بچه هام رو ندارم . وقتی برادرش سرباز بود مسعود شاهد بیتابی های من بود و می دونست باید صداش رو بشنوم تا آروم بشم ، با اینکه به گفته خودش دلش تنگ نشده بود بخاطر دل من ، کلی توی صف میموند تا زنگ بزنه و با شنیدن صداش منو از دلتنگی در بیاره. مسعود عزیزم من همون مادرم ، با من چکار کردی که بیشتر از پنج ماهه که دارم با افتخار دوریت رو تحمل می کنم "
کانال شهید
@shahid_masoud_asgari
نقل از مادرشهید
بانک اطلاعات شهدای مدافع حــــــرم
@Haram69
- ۹۵/۰۵/۲۰