دلنوشته خواهر شهید محمد اسدی
دلنوشته
متن زیبا نوشته شده توسط خواهر محترم وبزرگوار فرمانده شهیدمدافع حرم محمداسدی(غلامعباس)
باسلام وعرض تسلیت خدمت خداجویان دشت کربلا
توکیستی؟ ازکدامین مهرزاییده شدی ؟ازکدامین چشمه نوشیدی، راهت زکجاآغازمی شدقلبت به وسعت کدام دششششت بودونانت ازگندمهای حلال کدام صحرا آسیاب گشته بودودردل کدام شاهچراغ بیعت خویش رادرراه مجاهدت حق بستی وچگونه دخیل کاروان عشق حسین گشتی وباکدامین نجواغلامی فرزندحیدرکراررادرگوش زمان مکررومکرم داشتی
توشهیدی زائیده سحرگاه مبعث ،،،همسرابانغمه اذان پابه جهان هستی گذاشتی تااز همان شروع تکبیرعشق رابرسجاده مادراقامه کنی
وتونیزمبعوث گشتی تاپیام آورخانواده ،محله واجتماع خویش باشی وازاینرو نامت راباخود آوردی * محمد*
وازهمان روز اول مولود دعوت شده کاروان ارباب ومولای خویش شدی ...چرا که مولای حق ،حسین باکاروان واهل بیت خویش درروزمبعث به سوی سرزمین کرب وبلارهسپارشد
وتونیزهمچو ن جدت ((حبیب بن مظاهر)) ندای هل من ناصرینصرنی امام زمانت رالبیک گفتی وبه رسم قبیله ات بنی اسد بارها بردل یزیدیان زمان رفته وپیکر پاک شهدا را می آوردی و به حکم وجدان ووظیفه شناسی پیکرهمرزمانت رابه وطن باز میگرداندی چراکه دغدغه اسلام وهدایت خفتگان وخواب زده گان راداشتی تابه برکت حضورپیکرشان عده ای ازخواب غفلت بیدارشوندودیگر اینکه به رسم ادب ومهروجودت آنهارابه دستبوسی پدرومادرشان برسانی ومادرانشان راازچشم انتظاری درآوری همان شد که لبیکت رادربلندای پله معرفت وخلوص پدیرفتندوبه حضور طلبیدندت.
((خوشا به حالت غلامعباسم ،مردخاکی وبااحساسم که امسال درخیمه های ارباب چون همیشه رجز میخوانی
محرمهای گذشته دلم خوش ومحکم به حضور غیرتت درهیاتها بود وامسال ،جان خواهردلم بسیار خوش تر،که درمحضرشان درروضه های اربابت حسین علیه السلام برای غریبی حضرت مهدی اشک می ریزید وشفیعمان هستی برادرم.
به یاد شهید جاویدالاثر مدافع حرم محمد اسدی (غلام عباس) جانشین محور و فرمانده گردان غلامان عباس
- ۹۵/۰۷/۱۲