رضا به توان چهار
دقیقا یادم نیست چه تاریخ یا مناسبتی بود اما زمستان بود وآخرین باری که #شهید_رضا_اسماعیلی به مرخصی آمد.
فکر کنم یک مناسبتی بود که فاطمیون مراسم گرفته بودند و قرار بود که جانبازان هم در کنار خانواده شهدا در آن مراسم شرکت کنند.رضا اول ماه رمضان سال92بود که مجروح شده بود و در خانه بود.
من تا آن زمان در هیچ مراسم رسمی غیر از تشیع شهدا شرکت نکرده بودم و بسیار علاقمند بودم همراه داداش رضا به این مراسم بروم.هرچه گفتم مرا با خود ببر گفت نمیشود بچه ها دارند می آیند دنبالم با هم برویم.همانطور که رضا حاضر شد منم حاضر شدم تا به دیدن دوستانم بروم.
هر دوی ما منتظر بودیم که زنگ در به صدا در آمد و رضا با عصاهایش لنگان لنگان به دم در حیاط رفت و شروع به خوش و بش و خندیدن کردند.وقتی در را بستند و رفتند صبر کردم تا کمی دور شوند بعد من هم بروم.
وقتی رفتم بیرون دیدم هنوز وسط کوچه هستند.چشمم که از پشت سر به آنها افتاد خنده ام گرفت گفتم چقدر جالب.آخر دقیقا 4 نفر بودند و اسم هر چهار نفرشان رضا بود.بترتیب:
رضا میرزایی (مختار)
رضا اسماعیلی (ابوسه نقطه)
محمدرضا خاوری (حجت)
رضا.. (عمار)
که اتفاقا هم سه تا از رضا ها(حجت - عمار - مختار) مجروح بودند و هر سه نفرشان پای راست شان مجروح شده بود و میلنگیدند از آن میان فقط رضا اسماعیلی سالم بود.
چند روزی نگذشت که ابوسه نقطه فاطمیون را بشهادت رساندند و پس از او مختار و بعد هم حجت.
روحمان با یادشان شاد...
(راوی:خواهرشهیدحجت)
کانال رسمی سردار شهید حجت
http://telegram.me/joinchat/C_uoXD7j7RDB4-V38H0IRQ
- ۹۵/۰۸/۱۱