رفاقت بعد از شهادت
رفاقت بعد از شهادت
شهید رضا دامرودی قبل از شنیدن خبر شهادت رضا که اولین شهید مدافع حرم توی سبزوار بودند در مورد جنگ توی سوریه از رفیقم که سپاهی بود شنیده بودم ولی برام جذاب نبود...
سرکار بودم که گفتن مهندس دامرودی توی سوریه شهید شده ...
ذهنم درگیر شد پیگیر شدم ببینم از کجا اعزام میشوند...
اصلا یه شور و هیجانی درونم ایجاد شده بود... بعدش هم عضو گردان های امام حسین(علیه السلام) شدم.
تو یک فراخوان یکی از همرزمهای شهید که تازه برگشته بود اومد و از خاطرات انجا تعریف کرد.
خیلی شدید افکارم درگیر شهید دامرودی شده بود.
طوری که باهاش حرف میزدم و جوابش رو حس میکردم ( شاید بعضیا مثل خودم که قبلا باور نمیکردم الان بگویند که توهم هستش) و رضا باعث شد من از اون مسیری که به اشتباه پیش گرفته بودم برگردم و اگه خدا بخواد بیام تو مسیر رضا...
الانم تو محل کارم عکسشو کنارم زدم ، وقتی میخوام کار خطایی بکنم بهش نگاه میکنم و بیخیال گناه میشم...
درسته که بعد از شهادتش باهاش رفیق شدم ولی رضا خیلی رفیق با معرفتیه...
https://telegram.me/joinchat/AAAAAECkj1SQr44ZhhSSpA
- ۹۵/۱۱/۲۶