روایتی از شهادت «حاج حمید مختاربند» از زبان همرزم شهید- قسمت اول
چهارشنبه, ۳ آذر ۱۳۹۵، ۰۵:۵۵ ب.ظ
میدانستم اگر جلو برود شهید میشود / یقهام را گرفت و گفت: چرا نمیخواهی من عاقبتبهخیر شوم؟
شهید مختاربند تمام حجابها را برای رسیدن به خدا برداشته بود و صحنهی نبرد رقصگاه وی شد.
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، «حاج رحیم نوعی اقدم» از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و از یادگاران هشت سال دفاع مقدس به بیان خاطرهای از چگونگی حضور سردار «شهید حاج حمید مختاربند» در جبهه سوریه پرداخت و تعریف کرد:
در یکی از سفرهایی که از سوریه به ایران داشتم، حاج حمید با من تماس گرفت و گفت: حاجی شنیدم سوریه بودی. گفتم: بله. تا این جواب را به ایشان دادم شروع به گریه کرد و مرا به فاطمه زهرا (سلامالله علیها) قسم داد که ایشان را با خودم ببرم.
گفتم: شما الان مشغول چه کاری هستید؟ وی جواب داد: الان آزادم و همه کارهایم را انجام دادهام. هرکاری بگویید انجام میدهم، نوکری مدافعان حرم را میکنم.
میدانستم اگر جلو برود شهید میشود / یقهام را گرفت و گفت: چرا نمیخواهی من عاقبتبهخیر شوم؟
ما خیلی از افراد را اسم داده بودیم. حدود 30 نفر و او سی و یکمین نفر بود هنوز آنها نیامده بودند.
وی اولین نفری بود که آمد و گفت: کار مرا حضرت زهرا (سلامالله علیها) درست کرده است. در واقع یک ارادهی الهی بود در عاقبت به خیری و جاودانگی این شهید و خدای عالم شاهد است، دست هیچ کس نبود. هیچ ارادهای نمیتوانست جلوی ایشان را بگیرد.
- ۹۵/۰۹/۰۳