سردار همدانی به روایت فرزندش
پدرم نمونه واقعی یک انسان کامل به شمار میرفت. با دشمنان و دوستانش بزرگمنشانه برخورد میکرد و اگر کسی اشتباه و خطایی میکرد، سردار همدانی به راحتی از آن چشم میپوشید. نگاه پدرم به دنیا نگاهی نبود که درگیر دنیا باشد و چیزی را برای خود نخواست و معتقد بود دنیا محل گذر و عبور است و در زندگی و رفتار خود، این مسئله را همیشه رعایت میکرد.
مدتی قبل از رفتنشان با پدرم دیدار داشتم و ایشان به خانواده گفتند که شاید این آخرین ماموریتم باشد. مادرم هم به ایشان گفت اگر شهید شدی، من را نیز شفاعت کنی. پدرم در آخرین دیدار خود حتی تاکید کردند اگر من شهید شدم، من را همدان به خاک بسپارید و ما نیز با دلخوری به وی میگفتیم: سردار نزد ما حرفی از رفتن نزن.
پدرم در وصیتنامه خود یک پیشنهاد خوب دارند و آن اینکه اگر امکان داشت، هر شخصی که وصیتنامه من را میخواند، برای من یک روز نماز و روزه به جای آورد که اگر در آن عالم در کنار هم بودیم جبران کنم...
- ۹۶/۰۳/۱۵