شهدای مدافع خیلی مظلوم هستند
پای صحبتهای همسر شهید مدافع حرم؛ هادی جعفری
شهدای مدافع خیلی مظلوم هستند
برای سوار کردن ابزار و ادوات جنگی به منطقه رفته بود. اما وقتی که برگشت انگار روحش در جبههها جا مانده بود. اینبار میخواست اسلحه به دست بگیرد و رو در رو با تکفیریها بجنگد. همانها که میخواستند حرمت حریم اهل بیت(ع) را بشکنند. برای دفاع از حرم اهل بیت(ع) از زندگی آرام و بیدغدغهای که در کنار خانواده داشت دست کشید و عازم جبهه جنگ شد. در این نوشتار پای همسر فداکار شهید هادی جعفری مینشینیم تا از این شهید برایمان بگوید.
در ابتدا بفرمائید آشنایی شما با این شهید بزرگوار چگونه رقم خورد؟
پدر من و آقا هادی با هم دوست و همکار بودند. سال 84 هم هر دو همسفر حج شده بودند. وقتی برای استقبال از پدر به فرودگاه رفته بودیم، پدر آقا هادی من را دیدند و همانجا به پدرم گفتند این دختر عروس خودم است.
وقتی برای اولین بار متوجه شدید که میخواهد عازم جبهه جنگ شود چه عکس العملی نشان دادید؟
هادی چندین بار برای ماموریت به کشور عراق رفت. یک بار که تازه از ماموریت برگشته بود، به او گفتم از این وضع خسته شدم. او در جواب گفت: مثل زنان کوفه نباشد که امام را تنها گذاشتند. برای همین من هم دیگر مانع رفتنش نشددم و سعی کردم در این راه با او همراهی کنم. تا به قول هادی مثل زنان کوفه نباشم.
اگر دوباره در موقعیتی قرار بگیرید که اعزام همسرتان بسته به اجازه و رضایت شما باشد، آیا باز هم رضایت میدهید؟
بله حتما. به اعتقاد من مرگ دست خدا است. اگر خدا نخواهد برگ هم از درخت نمیافتد. اگر اجل همسر من فرا میرسید حتی اگر در امنترین جاها بود باز هم نمیتوانست از سرنوشت خود فرار کند. پس همان بهتر با شهادت که مرگ انسانهای سعادتمند است از دنیا رفت و در آن دنیا بهترین جایگاه را دارد.
گویا شهید جعفری در ابتدا به عنوان مهندس و برای سوار کردن ابزار و ادوات جنگی به جبهه رفته بود چه شد که تصمیم گرفت خودش هم سرباز مدافع حرم شود؟
بله درست است. بار اول برای ماموریت رفته بود. پیش مرگ هم داشت. اما بعد از مدتی انگار تصمیم گرفت خودش هم لباس رزم بپوشد و بجنگد. میگفت: دفاع از حرم اهل بیت(ع) وظیفه ما است. این جنگ در واقع جنگ دشمن با ایران است اگر دفاع نکنیم دشمن وارد خاک ایران هم میشود. نباید اجازه بدهیم که که آنها وارد کشور ما شوند.
فرزند هم دارید؟
خیر.
از دلتنگیهای خود برای شهید بگویید؟
دلتنگی آنقدر سخت و تلخ است که اصلا نمیشود هیچ کلمه و واژهای را برای آن پیدا کرد تا بتوان آن را به درستی توصیف کرد. گاهی از شدت دلتنگی گریه میکنم تا دلم آرام بگیرد. میدانید حتی حضرت زینب(س) با همه صبر و استقامتی که داشتند باز هم در تاریخ داریم که به یاد شهدای کربلا گریه میکردند. ولی همه این سختیها را تنها برای رضایت خدا تحمل میکنم و امیدوارم در اجر و صداب شهید شریک باشم.
قبل از ازدواج اصلا فکرش را میکردید روزی پیشوند همسر شهید بنشیند کنار اسم شما؟
دانش آموز دوره دبیرستان بودم که برنامه «نیمه پنهان ماه» که ویژه همسران شهدا بود را نگاه میکردم. خیلی به این برنامه علاقه داشتم و آن را دنبال میکردم ولی هرگز فکر نمیکردم که خودم هم روزی در این جایگاه قرار بگیرم.
شهید هادی جعفری را اطرافیان بیشتر با چه خصوصیاتی میشناختند؟
شوخ طبعی و بذله گویی مشخصه اصلی آقا هادی بود و همه بیشتر او را با این خصیصه میشناختند. البته بسیار مهربان هم بود. به خصوص نسبت به پدر و مادر.
به نظر شما چه ویژگیای در شهید جعفری وجود داشت که او را لایق شهادت کرد؟
احترامی که برای پدر و مادرش قائل بود.
یک جمله از شهید...
اوایل که بحث مدافعین حرم مطرح بود، بیشتر مردم دیدگاه درستی درباره آن نداشتند و برخی هم میگفتند انها برای پول میروند. این موضوع خیلی آقا هادی را آزار میداد. به همین خاطر همیشه میگفت شهدای مدافع حرم مظلومترین شهدا هستند.
- ۹۶/۰۹/۲۶