شهیدان صدرزاده و قاسمی دانا
این دو شهید از قبل با یکدیگر آشنایی نداشتند.
حسن شخصیت فوق العاده ای داشت، خیلى زود با همه دوست میشد و صمیمى میشد .
سید ابراهیم هم با همه ی رزمندگان صمیمی بود، به خصوص مجاهدانی که مثل حسن، روحیه ی جهاد و شهادت طلبی زیادی داشتند.
و همین باعث شده بود که این دو شهید درطول مدت یک ماه، دوستی صمیمانه ای با هم داشته باشند.
در مراسم تشییع حسن، از بین دوستانش همه طور سنی بودند.
از سن 15 ساله تا سن 60 ساله از محصل گرفته تا سرهنگ و سردار.
جالب بود که حسن همیشه میگفت اگر بخوام داماد بشم باید دو روز مجلس بگیرم یک روز براى اقوام و یک روز براى دوستام و بعد شهادتش نمیدونین تو مشهد به این بزرگى چه خبر بود . .
همه دوستش داشتند، آخه به درد همه میخورد اگر کسى کارى ازش میخاست نه تو کارش نبود .
حسن یک شخصیت مهربان . دل رحم . دوست داشتنى و دارای روحیه جنگ آورى و در یک کلام، بسیجى مخلص بود .
سید ابراهیم براى مراسم هفتم حسن که آمده بود مشهد ، میگفت تو عمرم کسى رو ندیدم که اینقدر دوست داشته باشه از همه نهاد ها و قشرها آمده بودند.
تازه این دوستان همه برای قبل از شهادتش بودند، خدا میداند که بعد از شهادتش چند نفر با او دوست شدند....
رفاقت با شهدا شیرینی خاصی داره که با هیچ چیزی نمیشه عوضش کرد
اگر تا امروز طعمش رو نچشیدین، امتحانش کنید.
مصطفی و حسن، هر دو برای دوستانشان سنگ تمام میگذاشتند و همچنان هم بیشتر از پیش هوای رفقایشان را دارند.
شهید مصطفی صدرزاده
شهید حسن قاسمی دانا
- ۹۴/۱۰/۱۴