شهید اسکندری
نحوه مطلع شدن همسر شهید اسکندری از شهادت همسرش
از طریق یکی از دوستان متوجه شدیم که با پسرم تماس گرفته بودند. من از پسرم خواستم تا به خواهرهایش حرفی نزند. دو روز تحمل کردیم و به دخترها چیزی نگفتیم. روز سوم بود که از صحت خبر شهادت همسرم مطمئن شدیم، به دخترها هم گفتیم. همان لحظه من دعا کردم که خدایا یک صبر زینبی به من عطا کن. خدا میداند از آن لحظه به بعد خدا به من آرامشی داد تا بچهها را آرام کنم. مردم و فامیل و دوستان نگران بودند و ناراحت اما وقتی آرامش من را میدیدند آرام میشدند و من این را از برکت وجود خانم زینب(س) میدانم. عکسهای شهادت همسرم را هم با بچهها همان شب نگاه کردم. آن لحظه فرموده خانم حضرت زینب(س) در ذهنم تداعی شد که: ما رایت الا جمیلا. خدا را شاهد میگیرم مصداق جمله ایشان در وجود من متبلور شد. من غیر زیبایی چیزی ندیدم. بچهها خوشحالند که پدر به آرزویشان رسید.
- ۹۴/۱۱/۰۳