شهید مصطفی شیخ الاسلامی بخش ۱
شهید مصطفی شیخ الاسلامی از رزمندگان لشگر ویژه 25 کربلا و از ورزشکاران جامعه ورزشی جودو بود که در مبارزه با تروریستهای تکفیری شهد شیرین شهادت را نوشید و به دیدار حق شتافت. حسین پیروزی از همرزمان این شهید والا مقام است که خاطرات این شهید را در میدان نبرد این چنین روایت می کند:
آخرین مدال، خوش رنگ ترین مدال
من و آقا مصطفی در یک خانه سازمانی همسایه بودیم. آقا مصطفی متولد سال 1364 بود و فوق لیسانس مهندسی برق از دانشگاه ساری داشت و قهرمانی در رشته جودو کشور را هم در کارنامه خود ثبت کرده بود. بعد از شهادتش آرش میراسماعیلی در بیانیه اش نوشته بود: «دل همه ما برای مصطفی تنگ می شود و رفتنش را باور نداریم، اما باور داریم که تمام مدال های تاریخ جودو در برابر پلاک مصطفی حقیر و ناچیزند و او تبدیل به اسطوره فراموش نشدنی جودوی ایران شد». واقعا مدال شهادت خوش رنگترین مدالی است که هر رزمنده ای آرزوی آن را در سر دارد.
هدفم خدمت است، آرزویم شهادت
شهید شیخ الاسلامی به دلیل ورزشکار بودنش بدن تنومندی داشت و از نظر اخلاقی مودب، ساکت و با شخصیت بود. بچه های تکاور معمولا خیلی پر سر و صدا و شلوغ هستند اما او از بقیه بچه ها آرام تر و کم حرف تر بود. بنده اصلا فکر نمیکردم مصطفی به این زودی به شهادت برسد. دلیلش هم این بود که برعکس بقیه همرزمان که مدام دعا می کردند تا به شهادت برسند او معتقد بود که من برای انجام وظیفهام به اینجا آمدم و امیدوارم که کارم را درست انجام دهم، هر چه خداوند برایم مقدر نماید همان بهترین انتخاب است. حاج آقای کاظمی که روحانی و روانشناسی که برایمان سخنرانی میکرد گفت: دوستان توی امر شهادت هدف خدمت و کار و تلاش در مسیر شهادت است لذا آرزوی شهادت داشته باشید اما باید دقت کنید که به این زودی نباید به شهادت برسید چون ما هنوز کارهای مهمی برای پیشبرد اهداف انقلاب و اسلام داریم که به تک تک شما جوانها نیاز داریم. مصطفی از همان اول همینطوری بود و به این نکاتی که حجت الاسلام کاظمی میگفت معتقد بود.
- ۹۴/۱۰/۲۴