قواعد جنگ مردانه...
یکی از بچه ها تعریف می کرد و می گفت با حمله به تکفیری ها و عقب راندن آنان
یکی از اعضای جبهه کفر را در حالی که جنایتهای مختلفی کرده بود و آثار شکنجه مردم بی گناه توسط آنها در همه جا نمایان بود به اسارت درآوردیم
من که از کشتار فجیع مردم و بریدن سرهای زنان و کودکان به ستوه آمده بودم
از کوره در رفتم و یک کتری آب را روی آتش گذاشتم بعد از جوش آمدن کتری ، خطاب به آن جانور وحشی
گفتم:
الان غیظ و غضب مختار را به تو می چشانم تا بفهمی شکنجه کردن و قتل و عام مردم چه طعمی دارد
همین که کتری را از روی اجاق برداشتم تا به طرف آن ملعون بروم دیدم شهید مهدی صابری مچ دست مرا گرفت و گفت:
"چه می کنی؟
می خواهی امام زمان (عج) از دست ما ناراحت بشه"
راست هم می گفت آن جانور هر چند جنایت کرده بود اما باز یک "اسیر" محسوب می شد و این اوج معرفت و قلب رئوف و مهربان مهدی را می رساند که هیچ گاه از قواعد جنگ مردانه خارج نمی شد و همیشه خود را از نگاه امام عصر (عجل الله تعالی) بیرون نمی دید
ڪاناڸ رسمےجبهه فرهنگی سپاه«فاطمیوڹ»
https://telegram.me/joinchat/Cd1gGj35F-LeIAdqLNgTRw
- ۹۵/۰۹/۰۷