محمد در کارهایش خیلی خالص و بیریا بود
محمد در کارهایش خیلی خالص و بیریا بود.
بسیاری از کارهایی که محمد انجام میداد دور از چشم همه بود.
شبها که برای نماز شب بیدار میشد در تاریکی و بدون سر و صدا میرفت در اتاق و شروع به نماز خواندن میکرد. مادر میگفت هر نیمه شب که از خواب بیدار میشدم میدیدم محمد در تاریکی اتاق مشغول نماز است. میرفتم چراغ را روشن میکردم. ولی محمد دوباره چراغ را خاموش میکرد. که بتواند در تاریکی بهراحتی عبادت و خلوت کند. و کسی از حال او با خبر نشود.
محمد اصلا غذای هیچ کس را نمیخورد تا مطمئن شود که آن غذا شبههناک نباشد. هر وقت میآمد خانه سوال میکرد این غذای خودمان است یا کسی آورده؟! تا مطمئن نمیشد که غذای خودمان است و یا شبههناک نیست لب نمیزد.
هر چهارشنبه یک عده از دوستان و دانش آموزان را جمع آوری میکرد و به قبور شهدا میبرد و شروع به نظافت و شست و شوی قبور مطهر میکردند. برنامه آشنایی با سیره شهدا را برگزار میکرد. وقتی از این علت کار محمد سوال میکردند میگفت نکند مادر و پدر شهیدی سر قبور فرزندشان حاضر شوند و قبری تمیز نباشد و باعث شکستن دلشان بشود.
شهید محمد مسرور مدافع حرم
- ۹۶/۰۴/۱۳