من تنها یک خدمتگذار و آبدارچی هستم
گفتگو با خانواده سردار شهید مدافع حرم حسین فدایی ذوالفقار
از فرماندهان فاطمیون
فدایی زینب(س)
پنج سال در سپاه پاسداران بود و دو سال از طریق ایران به افغانستان رفت و با طالبان جنگید و بعد از بازگشت از افغانستان و جنگ با طالبان، جزو اولین اعزامیها به سوریه بود.
میگفت:
من اینجا که هستم کار خاصی نمیکنم؛اصلا نگران نباشید؛اصلا فکر نکنید ما در جبهه هستیم!
به مادرم می گفت:
من در سوریه نامردیهایی دیدهام که نمیتوانم ساکت بمانم
نمیتوانم خود را شیعه علی(ع) بدانم و دربرابر هتک حرمت اهلبیت(ع) ساکت بمانم.
من باید بروم دخترم همیشه پشت تلفن گریه میکرد و میگفت:
بابا نرو!
شهید در جوابش میگفت:دخترم!
بگذار برای دفاع بروم دلم را خراب نکن بگذار صاف باشم.
میگفت: آنجا غذا درست میکنم، آبوجارو میکنم و برای کمک به سربازها رفتهام
من تعجب میکردم و میپرسیدم:
پس چرا وقتی که به مشهد میآیی خیلی بهت احترام میگذارند و مدام « فرمانده، فرمانده » میگویند؟
ایشان میگفت:
مردم لطف دارند وگرنه من تنها یک خدمتگذار و آبدارچی هستم.
منبع:شھرآرا
ڪانال رسمی سردار «شـهیدرضا بخشی» فاتح
telegram.me/joinchat/DJP5pj3sxeJqr18_mBeo9Q
- ۹۵/۰۹/۰۶