مکالمه آسمونی بین دو رفیق، دو شهید
دوشنبه, ۹ فروردين ۱۳۹۵، ۰۹:۵۷ ق.ظ
شهید صدرزاده :
سلام داداش محمودرضا خوبی؟ چه خبرا؟بابا اینجا مثل اینکه خیلی خوش میگذره! دو ساله که منتظرم ویزای شهادتم جور بیام پیش شما. دلم واقعا واسه شما و بچه ها تنگ شده بود.
شهید بیضائی :
سلام خدمت آقا مصطفی عزیز . خدا رو شکر خوبم شما چطوری؟
میدونستم میای پیشمون، منتظرت بودم.
راستی چه خبر از اون طرف ؟
بچه ها هوای عمه جان زینب و دارن؟
شهید صدرزاده :
آره داداش خیالت راحت؛ بچه ها مثل کوه پشت عمه سادات وایستادن ...
شهید بیضائی :
خب خدا رو شکر ...
شهید بیضائی و شهید صدرزاده :
کلنا عباسک یا زینب ...
بسی گفتیم و گفتند از شهیدان
شهیدان را شهیدان می شناسند ...
@Beyzai_ChanneL
- ۹۵/۰۱/۰۹