وقتی شهید شی میگن شهید لوس بوده"
ظهر که دانشگاه کلاسم تموم شد زنگ زدم به محمدرضا گفتم "بریم؟!"
اونم میخواست با موتور بریم گلزار شهدا...
بهش گفتم "با موتور تا بهشت زهرا (س) بخوای بری خیلی سخته!"
ولی خب براش خیلی ارزش داشت
تو راه که میرفتیم شروع میکرد خاطره گفتن از خودش، از آموزشگاه، از شهدای مدافع حرم...
مثل همیشه اول رفتیم سر مزار آقا رسول
گفت "روضه بذار"
گفتم "ندارم از گوشیم پاک شده"
گفت "خدا خیرت بده سریع یه روضه حضرت زینب (س) دانلود کن گوش بدیم بریم"
(از این به بعد تو گوشیم همیشه روضه حضرت زینب (س) آماده داشتم)
خیلی صفا داد یه روضه مختصر و مفید...
بعدش بهش گفتم "بشین ازت یه عکسه شکل کار بگیرم ..."
نشست عکس آقا رسول و بغل کرد! گفتم "این جوری که نه! زشته! وقتی شهید شی میگن شهید لوس بوده"
گفت "اشکال نداره فرح بعد روضه ست"
میخندید! از همون خنده های معروفش...
بیمار خنده های توام بیشتر بخند...
نقل از دوست شهید محمدرضا دهقان امیری
- ۹۵/۰۴/۲۶