گفتگو با خانواده شهید امیر سیاوشی
بی خبر رفت اما راضی هستیم"
بخشی از صحبتهای پدر و مادر شهید امیر سیاوشی:
به ما گفته بود که قرار است برای مأموریتکاری به هند برود، اما وقتی خبر شهادتش را شنیدم برخی تصور کردند که ما از رفتنش ناراضی بودهایم یا اینکه امیر باید از پدر و مادرش حلالیت میطلبید.» حاج خانم حرف هایش را اینگونه ادامه میدهد: «من مادرم، مگر میتوانم از فرزندم کینه به دل بگیرم. امیر به من و پدرش نگفت که نگرانمان نکند، اما به همرزمانش گفته بود که مادرم خودش درک میکند. وقتی نخستین تماس را گرفت، از صدایش فهمیدم که به مأموریتکاری نرفته است. هرچه میگفتم کجایی؟ جواب درستی نمیداد و فقط میگفت جای من خیلی خوبه، فقط برام دعا کن.» پدر شهید در ادامه میگوید: «چه سعادتی بالاتر از اینکه فرزندمان در راه دفاع از حرم حضرت زینب(س) به شهادت رسید. من و مادرش از این بابت خدا را شکر میکنیم. چراکه از نیت قلبی امیر که دفاع از حرم بود مطمئن هستیم. تصورش برایمان غیرمنتظره نبود. وقتی خبر ناامنیهای سوریه را میشنید، خیلی به هم میریخت.»
منبع:
@shahid_amir_siavoshi
- ۹۴/۱۰/۲۶