گفتوگوی «جوان» با آمنه محمدی همسر شهید مدافع حرم سیدسجاد روشنایی 1
خودم و دخترانم با افتخار میگوییم خانواده شهید مدافع حرم هستیم.
ملیکا سادات و مریم سادات دو دختر دوقلوی شهید سیدسجاد روشنایی هستند که وابستگی زیادی بین آنها و پدرشان وجود داشت اما هنر سیدسجاد دل کندن از همه تعلقات دنیایی بود..
از نحوه همراهیتان با کسی بگویید که در نهایت با شهادت از شما جدا شد.
پدر من و پدر همسرم با هم همکار بودند و در جهاد کشاورزی کار میکردند. از این رو خانوادههایمان نسبت به هم شناخت کافی داشتند و این آشنایی منجر به ازدواج من و سیدسجاد شد. سجاد متولد ۱۰شهریور ماه ۱۳۵۷بود. نکته بارز در رفتارهای او این بود که از همان ابتدا از شهادت در راه خدا برایم گفت. میگفت که بزرگترین آرزویش شهادت است.
با اینکه اوایل زندگیتان بود، چه عکسالعملی نسبت به آرزوی شهادتش داشتید؟
من اصلاً عکسالعملی نسبت به این صحبتش از خود نشان نمیدادم، چراکه با خود میگفتم در حال حاضر و بحمدالله کشور در امنیت کامل است اما سیدسجاد از من میخواست تا در نمازهایم برای شهادتش دعا کنم. من بسیار به سجادم وابسته بودم و هر مرتبهای که ایشان میخواست از شهادت به طور جدی برایم صحبت کند ناراحت میشدم و میخواستم بحث را عوض کند. اما سجاد با خنده و شوخی کار خودش را میکرد. همسرم واقعاً عاشق شهادت بود و هروقت دلش میگرفت یا بالعکس خیلی خوشحال بود من را به گلزار شهدا میبرد. خوب به یاد دارم همیشه از در اصلی به گلزار شهدا میرفتیم. همین که وارد گلزار شهدا میشد حس و حال خوب و عجیبی به سجاد دست میداد. انگار چشمهایش براقتر میشد و شوق عجیبی در وجودش حس میکردم. سجادم ساعتها در گلزار شهدا میماند و با شهدا درد دل میکرد.
مشکلی با کارش به عنوان یک نظامی نداشتید؟
سیدسجاد از سختی کار و زندگی با یک نظامی برایم گفته بود، اما من اصلاً به سختیهایش فکر نمیکردم. من عاشق کار همسرم بودم و از اینکه ایشان لباس سبز سپاه را به تن دارد بسیار خوشحال بودم. در نهایت در شب ولادت امام علی (ع) زندگی مشترکمان را با هم آغاز کردیم.
گویا از شهید دو دختر دوقلو به یادگار دارید؟
ما۱۲سال با هم زندگی کردیم و حاصل ازدواجمان دو دختر دوقلو به نامهای ملیکا سادات و مریم سادات است. دخترها متولد۲۱ بهمن ماه سال۱۳۹۰هستند.
شاخصههای اخلاقی همسرتان چه بود؟
در مدت زندگی با سیدسجاد شاخصههای اخلاقی بسیاری از ایشان دیدم. اما بارزترین مشخصه همسرم مهربانی و دست و دلبازیاش بود. سیدسجاد عاشق بچهها بود. بسیار دختر بچهها را دوست داشت. وقتی از کنار مدرسه عبور میکردیم میایستاد و آنها را نگاه میکرد و برایشان دست تکان میداد و میخندید.
@sh_modafeaneqom
شهدای مدافع حرم قم
- ۹۵/۰۵/۲۲