خاطره اى از شهید مدافع حرم محمدحسین محمدخانى (حاج عمار)
تعریف میکرد: دو سه هفته قبل از شروع عملیات عمار حسابی دستش خالی بود. خودش بود و اسماعیل و حاج سعید و قدیر و یه مخابراتی. میگفت: با یکی دو تا از بچه ها یه چند روزی رفتیم کمکش. عمار خیلی اصرار داشت ما بمونیم. میگفت عملیات نزدیکه و بمونید. ولی ما بخاطر نوع کارمون که جای دیگه ای بود نمیتونستیم بمونیم. میگفت: بهش میگفتم ما از خدامونه، تو اجازه رو از رییسمون بگیر ما دربست مخلصتیم. میگفت: بالاخره موندیم ... اما هنوز هم تعداد نفراتمون کم بود. عمار چند بار این در و اوندر زد ولی آخرش گفت با همین تعداد ایرانی عمل میکنیم. میگفت: چند روز مونده به عملیات یه هشت نُه نفری به تیپ معرفی شدن. اکثرشون رو میشناختم،
بچه های گل و پاکاری بودن. میگفت: عملیات شروع شد ... بهترین روزهای عمرم با بهترین آدمایی که تو عمرم دیده بودم ... یه جمع عجیب و دوست داشتنی ... همه مخلص ... همه شجاع ... همه خندون ... میگفت: دم ظهر بود که عمار صدام زد که باهم بریم به یه تپه ای سر بزنیم. ترک موتورش نشستم و راه افتاد. تو مسیر حرف ازین شد اگه این بچه ها دوره شون تموم بشه برن کیا رو میتونیم بیاریم. هی اسم میگفتیم و هی فکر میکردیم و هی به
بن بست میرسیدیم. میگفت: عمار داشت موتور رو میروند ... سرم رو گذاشتم رو شونه اش و گفتم: عمار نگاه کن چه بچه هایی که دور هم جمع شدیم. غیر من خدایی هر کدوم از اون یکی بهتر. شک ندارم تک تکشون رو خود آقا سیدالشهداء جمع کرده. مگه نه اینکه اسم این تیم سیدالشهداءست؛ مطمئن باش آقا این تیپ رو لنگ نمیذاره...
میگفت: این حرفم به موضوع صحبتمون خاتمه داد ... با همه ی وجود و اعتقادم اینو گفته بودم ... تو صورت
تک تک بچه ها نور خدا رو میدیدم ... انگار تک تکشون رو دست مبارک آقا سیدالشهداء جدا کرده بود برای تیپ ... گفت: تقریبا یک هفته بعد ... خبر شهادت قدیر و روح الله ... دو سه روز بعد از اون ... خبر شهادت عمار و میثم دو ماه بعدش ... جانبازی اسماعیل چند هفته بعد از اون ... شهادت حاج سعید و شیخ مالک و محمد ... میگفت: بخدا قسم دست مبارک خود سیدالشهداء شهدای این تیپ رو گلچین میکنه تیپ مقدس سیدالشهداء ...
شهید محمدکامران
شهید قدیر سرلک
شهید روح الله قربانى
شهید میثم مدوارى
شهیدمحمدحسین محمدخانى (حاج عمار)
شهید شیخ جابر حسین پور
شهید سعید سیاح طاهرى
شهید زنده امیرحسین حاج نصیرى (اسماعیل)
شهید جاویدالاثر محمود شفیعى و شهداى این تیپ ادامه دارند ...
نقل از یکى از دوستان شهید
- ۹۵/۰۸/۱۳