مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)

در این وبلاگ شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) معرفی می شوند.

مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)

در این وبلاگ شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) معرفی می شوند.

در این وبلاگ سعی می شود با معرفی شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س)، گوشه ای از رشادت های این غیور مردان به تصویر کشیده شود.

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۱۴۰ مطلب در اسفند ۱۳۹۵ ثبت شده است


جواب شهید جواد محمدی از دیدن فرزندش...:

خیلی ها برای برداشت محصول از یاری حسین ع جاماندند...

@haram69

رفتیم که درحصار زینب باشیم

دوشنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۵، ۰۷:۵۹ ب.ظ

آخرین پیام شهید مدافع حرم

 امیرسیاوشی در گروه رفقا

رفتیم که شمع ظلمت شب باشیم

آغوش گشودیم که در تب باشیم

گفتید مدافع حرم، اما ما

رفتیم که درحصار زینب باشیم

@khadem_shohda

خاطره ای از شهید بیضایی ۱۰

دوشنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۵، ۰۷:۵۶ ب.ظ

دکتر احمدرضا بیضائی : 

 شوق شهادت طلبی چیزی نبود که یک شبه در محمودرضا شکل گرفته باشد. علیرغم اینکه در جمهوری اسلامی، دوست و دشمن، اینهمه توی سر تبلیغ از جبهه و جنگ و شیوه گفتن و نوشتن از دفاع مقدس می‌زنند، بعنوان برادر محمودرضا می‌گویم که او یکی از ثمرات انس با فرهنگ دفاع مقدس و همین کتابها و خاطرات و گفتن‌ها و نوشتن‌ها و مستندها بود.

کتابخانه‌ای که از او بجا مانده تمام کتابهای منتشر شده در حوزه ادبیات دفاع مقدس در ده سال گذشته را در خود گنجانده است. 

مثل همه بچه‌های بسیج به یاد و نام و عکس‌های "سرداران شهید دفاع مقدس از جمله حاج همت، زین الدین، خرازی، باکری، احمد متوسلیان و… "تعلق خاطر داشت. این اواخر بسیار پیگیر محصولات جدید ادبیات دفاع مقدس بود. گاهی از من می‌پرسید فلان کتاب را خوانده‌ای؟ و اگر می‌گفتم نه، نمی‌گفت بخوان؛ می‌خرید و هدیه 

می کرد و می‌گفت بخوان. 

@Agamahmoodreza

قُوَّتِشان از "قَوِّ عَلیٰ خِدمتکَ جوارِحی" بود

دوشنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۵، ۰۷:۵۵ ب.ظ


یه روز تو سراج ( پادگان معروف فاطمیون) فاتح اومد و پرسید:

شام چی داریم؟

خورشت وحشت داشتیم؛دادیم دستش، سرظرف رو که برداشت فقط خیره نگاه کرد و اشکاش جاری شد...

گفت:

این بچه‌های با ایمان و شجاع حقشون این غذا نیست!

اون شب فاتح شام نخورد و مستقیم رفت خوابید...

راوی:

سیدصابر

پی‌نوشت:

فاتح جان

تو خود میدانستی،

قوت بچه‌ها مقوّی نیست...

بماند..

اما قُوَّتِشان از "قَوِّ عَلیٰ خِدمتکَ جوارِحی" بود...

goo.gl/Tak0d6

 @fatemeuonafg313

 ڪانال رسمے فاطمیون

غریب‌ها

دوشنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۵، ۰۷:۵۰ ب.ظ

گفتند زمینه ساز ظهورند غریب ها

از شهر و از وطن همه دورند غریب ها

همسایه ی امام غریب و مهاجر اند

هستند فاطمی وغیورند غریب ها

گفتند خارجی به مهاجر ٬برادران

چون طعنه زد زمانه ٬صبوررند غریب ها

گر خدمتی خدای محمد ص نصیب کرد

در سجده های خود چه شکورند غریب ها

چون خاوری و فاتح و سیدحکیم ها 

عباس زینب س و مدافع نورند غریب ها

با نعش بی سر و بدنی قطعه قطعه در کفن

همچون حسین ع میان قبورند غریب ها

چون مادر شهید خاوری آن حجت تمام

در قتلگاه ٬بحال عبورند غریب ها

حجت اگر شهید حسینی لقب گرفت 

از خواهر حسین ٬خواهر او هم نصب گرفت

زینب کنار نعش برادر به گریه گفت

آری حسین هم مدافع زینب لقب گرفت

بخشی و صابری و فاتح و سیدحکیم ها 

هم حجت و ابو حامد و سیدابراهیم ها

باشند فدایی یک تار موی تو 

گشتند شهید تاکه ببینند روی تو 

امیر بی قرینه کی می آیی 

سحر خیز مدینه کی می آیی

(سروده رزمنده دلاور فاطمی بومعراج)


این است آن رسم دلدادگے

يكشنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۵، ۰۵:۵۲ ب.ظ

شهادت دو بسیجے دلداده

هر دو خادم شهدا

هر دو دلباختہ بودند..

محمد، دلباختہ حضرت زهرا (س)

پژمان، عاشق سید الشهدا ارباب حسین(ع)

آنقدر عاشــــق 

آنقدر دلباختہ

 آنقدر مجنون

ڪہ

شهادتشان هم مثل آنها بود

محمد از پهلـو همچو خانم فاطمه(س)

پژمان از قفا و با لبانی تشنہ همچو ارباب

این است آن رسم دلدادگے.

شهیـــــدان مدافع حـــرمـ

شهید طلبہ بسیجے_محمد مسرور 

شهید بسیجے_پژمان توفیقے

@shahid_masror

@shahid_pejman_tofighi

"خدایا!میدانم کم کاری ازمن است

يكشنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۵، ۰۵:۵۱ ب.ظ


شهیدرسول خلیلی:

"خدایا!میدانم کم کاری ازمن است

خدایا!میدانم که من بی توجهم

خدایا!میدانم که من بی همتم

خدایا!میدانم که من قلب امام زمانم رارنجانده ام"

@MolazemanHaram69

میخواهم مدافع حرم باشم

يكشنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۵، ۰۵:۴۷ ب.ظ

شهید عیسی رضایی

میخواهم مدافع حرم باشم

به قدرت ایران اسلامی می نازیم

ازعدم سفربه اروپاوانتخاب حضور درسوریه خرسندیم

دین ما دین عقلانیت است.

شهید عیسی رضایی اولین شهید  شهر پرند میباشد.

شهیدعیسی رضایی باتوجه به علاقه ای که به فعالیت های عمرانی داشت توانست درحوزه کاشی کاری وگچ کاری ساختمان حرفه ای شود.

به هموطنانش درفعالیت های فرهنگی و قرآنی همکاری میکرد وهمیشه دراین عرصه پیشتازبود.

علاقه زیادی به پیوستن به صف مدافعان حرم داشت.

اولین جرقه اش برای حضورش در صحنه نبردجبهه های مقاومت اولین بار درتشییع یکی از هموطنانش در امامزاده طالب درذهنش تداعی شد.

شهید عیسی رضایی همیشه دغدغه شهادت داشت ومعتقدبود: سنگر ما در سوریه است ونبایداجازه دهیم تاتروریست ها وارد ایران شوند. 

وبا وحدت واتحاد میتوان سوریه را ازدست گروه های تروریستی تکفیری آزاد کرد.

شهید زمانی راهی جبهه های حق علیه باطل گشت که سفرمهاجران به کشورهای اروپایی بتازگی آغازشده بود

ومیتوانست به همراه همسرو پسرکوچکش زندگی بهتری در آنجاداشته باشد اما او سوریه را انتخاب کرد.

سرانجام نیز دوهفته پس از اعزامش درتاریخ۱۵مرداد ۱۳۹۵، در نبرد محاصره حلب زمانیکه متوجه می شود فرمانده گردان مجروح شده وبه کمک نیاز دارد،برای کمک به سمت فرمانده مجروح میرود ...

اما مورد اصابت گلوله قرارمیگیرد ومانند مادرش حضرت زهرا (س) از ناحیه پهلو مجروح ودرکنار فرمانده اش برای همیشه جاودانه میشود.

https://telegram.me/joinchat/D7HRmT8L2XFeVuNZ7v8YUQ

خاطره ای از نماز اول وقت

يكشنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۵، ۰۵:۴۵ ب.ظ

شھیدمدافع‌حرم رضا بخشی

خاطره ای از نماز اول وقت

تازه از سوریه اومده بود ایران...

نزدیکای ظــ‌هر بود که اومد خونمون

چای آماده کردمو میخواستم براش بریزم که خستگیش در بره اما مانع شد!!!

پرسیدم چرا؟

گفت:

چون وقت نماز شده

بلند شد و رفت تا نماز اول وقت رو بجا بیاره

بله یکی از خصوصیات معنوی و بیاد ماندنی  آقای فاتح اقامه نماز اول وقت بود و اینکه ایشون همیشه دائم الوضو بودن...

ڪانال‌شـ‌هیدرضا‌‌بخشی 

@Shahidfateh

telegram.me/joinchat/BdZTPjviYcqJ2oNiZ0Y0Qg 

خوشا به سعادتت رفیق...

يكشنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۵، ۰۵:۴۱ ب.ظ


یادش بخیر معلم و هم کلاسی ها

یکی از بین مون آسمونی شد و پرواز کرد

خوشا به سعادتت رفیق...

عکس یادگاری شهید رحیمی 

کلاس پنجم ابتدایی

خاطره ای کوتاه از زمان مدرسه.با دوست و هم کلاسی شهیدم.شهید کربلایی محمد رحیم رحیمی

تو مهمانشهر میدیدمش.اما زمانی که خیلی خوب باهاش آشنا شدم.زمان مدرسه بود.

پسر خوبی بود.شاگرد خوبی هم بود تو کلاس.

خوش اخلاق بود  باهمه.کار به کار کسی نداشت زیاد میخندید.وهمیشه شاد و خوشحال بود.

 اکثر اوقات خونش میرفتم درس میخوندیم و بیشتر گروهی باهم دبگه تمرین میکردیم.تا بهتر یاد بگیریم

نمیخوام زیاد بگم.چون همه بودن آن روزی که دوست مان از بین مان رفت.من میخوام. 

اینو بگم.در چند کلمه به دوستان میگم

شهدای مدافع حرم  و شهید رحیمی .درس های زیادی به ما آموخته اند

شجاعت.شهامت.ایثار.و از جان گذشتگی

رزمنده هایی که میرن جانشون رو کف دست میزارند.و برای دفاع از حرم حضرت زینب(س).

به خاطر پول و ثروت نمیرند.که ما این همه طعنه کنایه میزنیم.که شهدا بخاطر پول میرند

اونا تازه از دنیا دل کندن.از پول و آسایش و راحتی این دنیا.سینه شون رو سپر کردند.تا مبادا تیر به خشت حرم بی بی نخوره

اونوقت میاییم.میگیم اینا پول میگیرند

از دست دادن جان.که شیرین هست.چقد می ارزه.

اشک های پدر و مادرهاشون چقد می ارزه

بیاییم.یه قولی به هم دیگه بدیم.تا خدای نکرده.با این حرف هامون دل این خانواده های شهدا رو بعد از داغ عزیزشون.آزار ندهیم

نمک نریزیم به زخمشون.

محرم باشیم واسه داغشون.

روحش شاد ویادش گرامی.

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم.یاعلی

التماس دعا...

ارسال شده توسط یکی از اعضاء کانال.

هم کلاسی و زمان مدرسه.برادر مرتضی...

http://telegram.me/shahidrahimi94623


شهید مدافع حرم تقی حسینی

يكشنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۵، ۰۵:۲۹ ب.ظ


شهید مدافع حرم تقی حسینی

ولادت: 1372

شهادت: 95/6/13

محل شهادت: حلب سوریه

مزار: تهران اسلامشهر امامزاده عقیل

 @fatemeuonafg313

 ڪانال رسمے فاطمیون

تربیت "نسلِ انقلابی" مهم است

يكشنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۵، ۰۵:۲۸ ب.ظ


گفتیم حاجی چرا با این بچه ها اینقدر صمیمی هستی و بهشون محبت میکنی؟

گفت: انقلابی بودن و انقلابی ماندن وظیفه است

تربیت "نسلِ انقلابی" مهم است

 شهید حاج رحیم کابلی 

طول مدت عمرش کوتاه ولی بسیار مفید بود

يكشنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۵، ۰۵:۲۵ ب.ظ


شهید‌مدافع‌حـرم محمد سخندان 

شهادت ۱۳۹۴/۸/۱۹

 محل شهادت حلب

طول مدت عمرش کوتاه ولی بسیار مفید بود

او همواره اطرافیانش را به نماز اول وقت و دست گیری کردن از نیازمندان و فقرا و قناعت در زندگی غیبت نکردن و بدگویی دیگران را نکردن سفارش میکرد

او در اواخر عمر شریفش به حرم امام رضا هر شب میرفت آرزوی رفتن به سوریه داشت زیرا نمی‌توانست بی حرمتی به اهل بیت را ببیند سربازان امام زمان که در حال دفاع از ولایت بودن را تنها بگذارد به گفته ی دوست نزدیکش حامد شبها به حرم میرفت و نماز شب میخواند و دعا میکرد زودتر برود.

نکات اخلاقی شهدا

telegram.me/joinchat/BdZTPjviYcqJ2oNiZ0Y0Qg

تدْمُر یا پالمیرا...

جمعه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۵، ۰۵:۰۳ ب.ظ


تدْمُر یا پالمیرا...

تدمر یا پالمیرا دیگر برای ما قمی‌ها و خانواده های محترم شهدای مدافع حرم دیگر یک نام معمولی نیست و به آن به عنوان یک شهر یا منطقه که از خبرگزاریهای صدا و سیما و رسانه ها پخش می شود نیست

آری تدمر کربلای شهدای مدافع حرمیست که برای دفاع از حریم اهل بیت هزاران کیلومتر خانواده و شهر دیارشان را رها کرده و به ندای هل من ناصر حضرت امام حسین علیه اسلام لبیک گفتند و رفتند...

آری امروز تدمر آزاد شد و با شنیدن نامش بی اختیار یاد شهید جاویدالأثر حاج احمد جلالی نسب و دیگر شهدای فاطمیون و زینبیون افتادم که نه نامشان را می داندم نه نشانشان را.. اما آنقدر می دانم که جای جای خاک سوریه کربلاییست برای شهدا که شهید آوینی آن را اینگونه نقل می کنند.

هر شهیدی کربلایی دارد، خاک آن کربلا تشنه اوست و زمان انتظار می کشد تا پای آن شهید بدان کربلا برسد و آنگاه خون شهید جاذبه خاک را خواهد شکست و ظلمت را خواهد درید و معبری از نور خواهد گشود و روحش را از آن به سفری خواهد برد که برای پیمودن آن هیچ راهی به جز شهادت وجود ندارد🌷

اه ای شهدا...

اه شهدا...

شهدا...

یادی کنید از ما به گِلنِشَستِگان دنیا که درگیر دنیایی شده ایم که از آب بینی گوسفندی برای مولایمان امیرالمؤمنین کمتر بود و ارزشی نداشت، شماها چه گونه زیسته‌اید چگونه به مولایتان اقتدا کرده‌اید که هیچ یک از زرق و برق های دنیا شما را نگرفت و رفتید و رفتید و رفتید...

اشک امانم را بریده این دل تیپیده دنیا زده ام را ای شهدا گاه نگاهی ...

شهید جلالی نسب روزهایی در جوار شما بودم و نشناختمتان

شهید علیدوست عزیز یاد خنده هایت هروز دلم را از می پاشاند چطور علی اصغرت را رها کردی و رفتی...

و ای تک تک شهدایی که گاه به گاه شماها را زیارت می کردم و نمی دانستم اولیاء الهی روی زمین هستید...

و ای شهدای فاطمیون و زینبیون که شماها غربت زندگی کردید و در غربت هم به شهادت رسیدید

و فقط آه حسرت است... که گریبان مارا گرفته است...

شما را قسم می دهم به این روز عزیز روز شهادت اولین مدافع  ولایت یادی از ما کنید.

و برات ماراهم بگیرید...

شام شهادت بی بی دو عالم

✌️"مُجاٰوِراٰنِ ڪَریٖمِہ ... مُداٰفِعاٰنِ عَقیٰلِہ"

https://t.me/joinchat/C9nfRDyiUT9Ge3dS7KO61g

شھداے مدافع حرم قم

شهید سید رضا حسینی (ابوفاضل)

جمعه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۵، ۰۴:۵۹ ب.ظ

 

شهید سید رضا حسینی (ابوفاضل)

گروه 19 در منطقه عملیاتی درعا شیخ مسکین

برج 9 سال 93 ما در حال تعمیر شیلیکا (پدافند ضد هوایی) بودیم سید تک تیرانداز بود؛

(خیلی هم کار درست بود) با تامینش آمد پیش ما خیلی خوش حال بود گفتم چیه سید خوشحالی گفت از صبح تا حالا 12 تا شکار کردم، 

گفتم ایول به سید خودمون.

یک ساعتی پیشمون بود نشست

و یک مته (یه چیزی تو مایه های چای سبز) خوردیم 

و پاشد رفت مقر،

بعد اون دیگه ندیدمش تا اینکه دوستانم خبر دادن که تو عملیات #بصرالحریر 

تاریخ 31 فروردین 94 

شهید شده و 

مثل اینکه هنوز بدنش برنگشته.....

به یاد بی نشون حیدر...

یازهرا

خاطره ارسالی از طرف یکی از رزمندگان لشگر فاطمیون

✌️"مُجاٰوِراٰنِ ڪَریٖمِہ ... مُداٰفِعاٰنِ عَقیٰلِہ"

https://t.me/joinchat/C9nfRDyiUT9Ge3dS7KO61g

شھداے مدافع حرم قم