سخنی از شهید مهدی صابری
شهید مهدی صابری : زیباست وقتی ارباب میآیند بالای سرم تن تکهتکهام برایشان آشنا باشد و با دیدن شباهتهای بدن من و شهزاده علی اکبر(ع)کمی از آن غم و غصه بدن ارباً ارباً تسلی پیدا کند.
شهید مهدی صابری : زیباست وقتی ارباب میآیند بالای سرم تن تکهتکهام برایشان آشنا باشد و با دیدن شباهتهای بدن من و شهزاده علی اکبر(ع)کمی از آن غم و غصه بدن ارباً ارباً تسلی پیدا کند.
نامه مدافع حرم قربان نجفی
به فرماندهی محترم سپاه نینوا
برای اعزام جهت دفاع از حرم اهل بیت
عمار
آقای صدرا یکی از دوستان مشترک شهید حجت و شهید فاتح و شهید کلانی تعریف میکند:
یادش بخیر یک روز در اتاق شش هفت نفری بودیم. شهید فاتح هم بود. همه تست هوش می زدیم تا زورآزمایی هوشی کنیم. ما که خودمان را دکتر و کارشناس ارشد علوم نظری می گرفتیم و ادعایمان گوش زمین و آسمان را کر می کند هیچکدام از 112 و 113 نتوانستیم بالاتر بزنیم ولی شهید حجت 133 زدند. این یعنی هوش ایشان از آدمهای معمولی و از همه افراد جمع مان خیلی بالاتر بود..
روح شان شاد و راهشان پر رهرو.
یکی از همسران همکارهای علی آقا (یزدانی ) خواب شهید بیضائی رو دیده بود که میاد و دست همسرشون رو میگیره و ( شهید بیضائی ) میگه اولین شهیدی که از شماهست علی آقاست که این خواب رو یکماه پیش همون همکارشون تشریف آورده بودن و کامل تعریف میکردن
گفت : شهید بیضائی تو خواب اسم سه نفر رو آوردن که وقتی از خواب بلند شدم فقط اسم علی(یزدانی) یادم مونده بود.
همکارشون گفتن وقتی اومدم اداره و این خواب (همسرم) رو براش تعریف کردم بغض کردن و یکی دو دقیقه در حال گریه بودن بعد زود خودشو جمع کرد و خندید و گفت بابا من شیشه خورده زیاد دارم و حتما (محمودرضا)داشته سر به سرم میذاشته.
▪️نصرتی وی/ ملازمان حرم/شهیدیزدانی
Archive
کانال آرشیو شهید بیضایی
شهید رسول خلیلی
این دنیا با تمامی زیبایی ها و انسان های خوب و نیکوی آن محل گذر است نه وقوف و ماندن! و تمامی ماباید برویم و راه این است. دیر یا زود فرقی نمیکند؛اماچه بهتر که زیبا برویم.
سه سال قبل خواب شهادت آقامهدی رو دیدم وقتی بهش گفتم جوابمو داد و گفت :
"اگه لیاقتشو داشته باشم شهادت دور از دسترس نیست به امید خدا بهش میرسم"
ڪاناڸ رسمے«شـهداے فاطمیوڹ»
آتشبس در خانطومان معنا نداشت/ آمریکا با فاصله 9 هزار کیلومتری در عراق حضور دارد تا امنیت کشورش تامین شود.
کانال خبرگزاری فارس
fna.ir/HKJWH
@Farsna
بر هیچکس پوشیده نیست که مدافعان حرم،سربازان امام زمان نه مثل مختار پس از واقعه ونه مثل حر میان واقعه بلکه چون زهیر و عون و جعفر و...به موقع به ندای امام زمان خود لبیک گفتند.
شلوار نظامیش روآورد
گفت مادربرام میدوزیش؟
گفتم این شلوارت خیلۍکهنه شده مگه لباس بهتون نمیدن
گفت میدن ولۍهنوزکارمیکنه فقط پاره شده
بیـت_الماله
شهادت۹۵
@shahid_aliabedini
بانک اطلاعات شهدای مدافع حرم
@Shohadaye_Modafe_Haram
شهید سرافراز سید علی اکبر ابراهیمی، یک تن از شهدای پرافتخار فاطمیون در دفاع از حرم حضرت زینب(س) است.
سیدعلی اکبر جوانی رعنا، خوش اخلاق و مهربان و صمیمی بود، قبل از عملیات حندرات به مرخصی آمد و در همان عملیات تعدادی از دوستانش را از دست داد و دلگیر بود از این که چرا در این عملیات حضور نداشته و از جمع رفقای شهیدش عقب مانده است.
بعد از بازگشت به منطقه مدام افسوس می خورد که ای کاش به مرخصی نمی رفتم و الان در کنار دوستان شهیدم افتخار شهادت در راه دفاع از حرم بی بی را کسب می کردم.
آمدن سید به منطقه همزمان شده بود با عملیات شهرک سنگ و سید بعنوان تنها تیربارچی گروهان ایفای وظیفه می کرد، همه می دانستند که هیچ کس مثل سیدعلی اکبر نمی تواند پشت تیربار بشیند.
ماشه تیربار در دستان سید مثل قلم در دستان یک خطاط بود، مهارت بالایی در مدیریت تیربار داشت و همیشه هم در این کار موفق بود.
این روزهای آخر طوری رفتار می کرد که همه به او مشکوک شده بودند و به شوخی می گفتند : انگار شهادتت نزدیکه سید، زیاد جلو جلو نرو، بذار شهادت خودش بیاد سراغت. و او می گفت : خیلی از ما جلوتر هم هستند، نگران ما نباشید.
عملیات شهرک سنگ با موفقیت انجام شده بود و بچه ها خستگی در می کردند و هر کس مشغول کاری بود، دم دمای غروب گفتند که باید به سمت "تل ماسه" حرکت کنیم و باز نبردی با تکفیری ها در راه بود.
خیلی سریع بچه ها سازماندهی شدند و در موقعیت های مشخص شده قرار گرفتند، حرکت کردیم و در هوا تاریکی با دشمن روبرو شدیم و بعد از نبرد سنگین باز هم این شیربچه های فاطمیون بودند که دشمن را از منطقه فراری دادند و تل ماسه هم آزاد شد.
یک طرف تل را به بچه های زینبیون واگذار کردیم و طرف دیگر بچه های فاطمیون مستقر شدند، نبرد کماکان ادامه داشت و دشمن سعی داشت دوباره منطقه را بگیرد اما خوشبختانه موفق نشد و فاطمیون یکبار دیگر پرچم لبیک یا زینب را بر فراز تل ماسه به احتزاز در آورد.
دم دمای صبح باران شروع شد و هوا حس و حال عجیبی به خود گرفت، انگار آسمان مهربان شده بود و نم نم باران را به بچه های فاطمیون هدیه می داد.
بعد از تثبیت منطقه به بچه ها استراحت دادیم و هر کس رفت یک گوشه ای تا خستگی در کند.
سید علی اکبر اما انگار زیر آن نم نم باران، معامله دیگری داشت، کارهایش را انجام داده بود، از بچه ها حلالیت طلبیده بود و از صبح مدام می گفت : من امروز شهید می شوم، حلالم کنید.
بچه ها فکر می کردند فضای جنگ و درگیری روی سید تاثیر گذاشته و به اصطلاح جوگیر شده و این حرفها را می زند، اما انگار به او الهام شده بود.
زیر نم نم باران آمد، گفت تیربار من کجاست؟ گفتم تیربار برای چی سید؟ گفت می خواهم تمیزش کنم، یک کم کثیف شده، گفتم الان که باران می بارد، بگذار وقتی باران بند آمد بعدش این کار را انجام بده.
با همان نگاه مهربانش نگاهم کرد، سرم را بالا کردم، چهره سید زیر نم نم باران و انوار صبحگاهی خیلی نورانی شده بود، با یک حس ملکوتی و لبخند آخرینش گفت : من امروز شهید می شم...
گفتم تو الان هم شهید شدی برادر...
هنوز حرفم تمام نشده بود که سید علی اکبر روی زمین افتاد.
با بچه ها دویدیم بطرفش و دیدیم تک تیرانداز سید علی اکبر را از ناحیه سر هدف قرار داده، سید با همان لبخند آخرینش روی دست دوستانش شربت شهادت نوشید و ما زیر نم نم باران متحیرانه به معجزه خدا نگاه می کردیم و اشک می ریختیم.
بعد از اصابت گلوله سید را با بی ام پی به بیمارستان منتقل کردند و بعد از سه روز در کما بودن، او به خیل عظیم شهدا پیوست.
روحش شاد.
شهید علی اکبر ابراهیمی
کانال رسمی رسانه فاطمیون
https://telegram.me/joinchat/A7DZlzw1ii8KPMCADVIq6w
شهیدمدافع حرم
صاحب نظری
ازشهدای فاطمیون درمنطقه قلعجیه به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
مراسم وداع بااین شهیدبزرگوار کرمان رفسنجان مصلای امام خامنه ای تاگلزارشهدابعداز نمازروزجمعه.
کانال رسمی رسانه فاطمیون
مستند «معلم» با موضوع لشکر فاطمیون در شهر "میلان" ایتالیا اکران شد.
به گزارش ـ مدافعان حرم ـ به همت انجمن فرهنگی قرآنی ام ابیها(س)، ایرانیان مقیم شهر میلان ایتالیا، با تماشای مستند «معلم» به استقبال افطار چهارمین روز ماه مبارک رمضان رفتند.
«معلم»، عنوان مستندی از محسن اردستانی رستمی است که به معرفی لشکر فاطمیون در سوریه می پردازد، لشکری که رزمندگانش را شیعیان افغانستانی تشکیل میدهند که به عنوان مدافعان حرم، با تکفیریهای داعشی می جنگند.
پیش از این نیز انجمن فرهنگی ام ابیها(آکوا)، دیگر فیلم های جشنواره مردمی عمار همانند «عروس وامنان» به کارگردانی فطمه مرزبان را برای ایرانیان مقیم این شهر به نمایش گذاشته بود.
همچنین این انجمن فرهنگی، به مناسبت فرارسیدن ماه مبارک رمضان، مسابقه بزرگ عکس و فیلم با موضوع زندگی اسلامی در ایتالیا از نگاه دوربین برگزار می کند.
جوایز این مسابقه، دو بلیط رفت و برگشت به ایران برای نفرات اول و بن خرید برای نفرات دوم و سوم است و زمان آن، عید فطر اعلام شده است.
کانال مدافعان حرم
http://modafeon.blog.ir/post/2303
آنچه می بینید، دست نوشته شهید مدفع حرم «عباس دانشگر» برای همسرش در روز اعزام به سوریه است.
دیوار نوشته معنی دار در شهر حلب : اگر از کودکان سوری بجای خون، نفت میرفت، تمام عالم فورا وارد عمل میشدند!