اما اتفاقی که افتاد این بود که نیروهای شرارتپیشه و سفارتخانههای آمریکا و انگلیس به علاوهی اذناب بعث صدامی تلاش کردند سوار این موج شده و مسیر تظاهراتها را منحرف کنند. ما از همان هفتهی اول با توجه به اطلاعات امنیتیای که کسب کرده بودیم نسبت به این مسئله هشدار دادیم و تأکید کردیم که سفارت آمریکا در عراق با برخی شخصیتهای رسانهای و برخی «داعشیهای سیاستمدار» [اصطلاحی برای جادهصافکن های داعش در بین سیاستمداران عراقی] جلسهای داشته و در آن جلسه در این باره بحث شده که نقشههایی طرح کنند و برنامههایی بریزند تا مسیر تظاهراتها عوض شده و به سمت حمله به اسلام برود (از طریق شعارهای ضد دینی و درخواست دولت سکولار. انگار که الان نظام عراق، نظامی دینی است!)
فلذا پس از آنکه مرجعیت نجف درخواستهای تظاهرکنندگان (که ما هم جزوشان بودیم) را مورد تأیید قرار داد و دولت هم برنامههای اصلاحاتش را اعلام نمود، با توجه به حساسیت اوضاع در جبهههای نبرد، کنار کشیدنمان از این تظاهراتها را اعلام کردیم. و این تظاهراتها را در حال حاضر سفارت آمریکا و انگلیس اداره میکند. فلذا دیدید جمعیت عظیمی که در اوایل کار وارد صحنه شده بود، در آخرین هفتهای که تظاهرات برگزار شد در لبیک به درخواست فرماندهان مقاومت و الحشد الشعبی برای تحریم این تظاهراتهای منحرف شده از مسیر خود، از حضور در خیابانها امتناع کردند و معتقدیم که به این ترتیب، امروز پرده را از چهرهی افراد باقی مانده کنار زدیم و وضعیتشان را برای مردم روشن کردهایم.
طی یک عملیات جالب از زندان آمریکاییها گریختم/ پرچم مبارزه با «الحشد الشعبی» در دست سفارت آمریکاست
کنار کشیدن ما از تظاهراتها به این معنی نیست که از درخواستهایمان دست کشیدهایم. ما هنوز هم از نزدیک پیگیر قضایا هستیم و سیر اصلاحات و تأمین خدمات برای مردم را دنبال میکنیم و هنوز هم معتقدیم دلیل اصلی ویرانی کشور و به تاراج رفتن ثروتهایش و باقیماندنش زیر قیمومیت استکبار جهانی (که مطلقا خیرخواه ما نیست) «نظام سکولار»ی است که بر کشور حکومت میکند.
با توجه به تلاشهای مکرر طبقهی فاسد و سرمایهداران و ویژهخواران سیاسی-دینی برای حفظ منافعشان، چطور میتوان حقوق اجتماعی مردم را حفظ کرد؟ و چه راهکاری برای پایان دادن به فقر در عراق وجود دارد؟
طی یک عملیات جالب از زندان آمریکاییها گریختم/ پرچم مبارزه با «الحشد الشعبی» در دست سفارت آمریکاست-تصمیمگیر اول و آخر خود ملت عراق است چون اگر ملت باز هم همین طبقات را انتخاب کند و کسانی که ثروتهایش را به تاراج بردند را باز به قدرت برساند، در آن حالت دارد به کسانی که از او دزدی کردهاند کمک میکند تا حقوق اجتماعیاش را سلب کنند و وضعیت به همین شکل باقی خواهد ماند.
ملت عراق باید دنبال کسانی بگردد که به او خدمت کردند و به صورت حرفهای و با اخلاص کار کردند بدون اینکه مناصبشان، وضعیت زندگیشان را تغییر دهد. چون همهی این افراد با رأی ملت به مناصب خود رسیدهاند. حتی با تأسف شدید باید گفت «داعشیهای سیاست» هم با رأی مردم مناطق غربی کشور به مناصبشان رسیدند، گرچه خود مردم آن مناطق، هرچند دیر، از رأیشان پشیمان شدند و تصمیم گرفتند دیگر این افراد نماینده آنان نباشند چون همان داعشیهای سیاست بودند که در اشغال مناطق غربی کشور توسط داعش سببیت داشتند و بعد از وقوع واقعه هم انگار نه انگار! حتی به خودشان زحمت ندادند که به آوارههایی که از همان مناطق آواره شدهاند و در وضعیت بسیار بسیار سخت و با بیتوجهی شدید مسئولان روزگار میگذرانند، کمکی بکنند.
در موضوع پایان دادن به فقر در عراق هم نباید فراموش کنیم که عراق کشوری ثروتمند است، ولی ثروتش در جنگها به هدر رفته بود و امروز هم مافیاهای سیاسی این اموال را به هدر میدهند و غارت میکنند و به همین دلیل باز حرف اولم را تکرار میکنم که سرنوشت تغییر، به دست خود ملت عراق و انتخابات بعدی است.
برخیها از نقش سیاسی الحشد الشعبی در دورهی پیش رو صحبت میکنند، حتی در این حد که به جای طبقهی حاکم فعلی، الحشد الشعبی قدرت را در دست بگیرد. نظرتان چیست؟
موقعی که گروههای مقاومت عراقی با یکدیگر یکی شده و الحشد الشعبی را تشکیل دادند هدفشان محافظت از عراق بود و جنگ با تروریسم. این انگیزه هم از تکلیف شرعی و اخلاقی و ملی ما ناشی میشد و مطلقا انگیزه و خواستهای برای به دست آوردن منافع یا رسیدن به مناصب سیاسی نداشتیم. افتخار هم میکنیم که توانستیم اهدافمان را با اخلاص محقق کنیم. کار نظامی یک چیز است و کار سیاسی چیز دیگری است که مقدمات و لوازم خاص خود را دارد. ما در حرکة النجباء تصمیم گرفتهایم که در این مرحله وارد کار سیاسی نشویم خصوصا که حکومت در عراق طبق نظام سیاسیای اداره میشود که بسیار بسیار از عقاید ما و خواستهای ما دور است.
جنبش شما اخیرا اعلام کرد که برای نبرد در سوریه نیرو جذب میکند. این یعنی آغاز مرحلهای جدید؟ خصوصا که یادمان هست شما تنها گروهی بودید که پس از سقوط موصل، اکثر نیروهایتان را از جبههی سوریه به جبههی عرق بازنگرداندید.
بله درست است. این اعلان جذب نیرو به این دلیل رخ داد که تصمیم گرفته شده مرحلهی جدید در عملیات آزادسازی شروع شود. فلذا باید تعداد نیروهایمان را افزایش میدادیم به همین جهت اعلام کردیم مجاهدینی که مایل و داوطلب هستند بیایند تا به پادگانهای آموزشی فرستاده شوند و برای مشارکت در جبههی سوریه آماده شوند.
شما یک تیپ رزمی در سوریه دارید و دو تیپ رزمی در عراق. تعداد نیروها چقدر است و در کل آمار رسمی نیروهای شما در الحشد الشعبی چند نفر است؟
-به حسب سیاقی که ما طبق آن عمل میکنیم، هر تیپ از چهار هزار رزمنده تشکیل میشود، ولی انعطافی که در روشمان داریم باعث میشود این اعداد بعضا تغییر کند که این تغییر مربوط است به نیازهای هر نبرد و کیفیت آن و نیاز یا عدم نیاز یک محور خاص به تعداد مشخصی نیرو. فلذا سه تیپ ما را کادرهای رسمیمان تشکیل میدهد و نیروهای ویژهای که به صورت کامل در خدمت کار جهادی هستند و فعالیت دیگری ندارند و همچنین نیروهای بسیج، که برای رسیدن به تعداد نیروهای مورد نیاز در شرایطی که پیش میآید، به آنها متکی هستیم.