مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)

در این وبلاگ شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) معرفی می شوند.

مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)

در این وبلاگ شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) معرفی می شوند.

در این وبلاگ سعی می شود با معرفی شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س)، گوشه ای از رشادت های این غیور مردان به تصویر کشیده شود.

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۲۹۷ مطلب در خرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است



رهبر معظم انقلاب اسلامی در این دیدار با تجلیل از شجاعت‌ها و شهامت‌های شهید بدرالدین فرمودند:

راجع به شخصیت مستحکم و فولادینِ این شهید عزیز زیاد شنیده بودم ... من برای ایشان از خدای متعال علو درجات و برای شما خانواده‌ شهید صبر  مسئلت می‌کنم ...

خانواده‌ی شما خانواده‌ شهید است. نه فقط خانواده‌ شهید بدرالدین [بلکه] شهید عماد مغنیه و پسرش و دیگران. خانواده‌‌ شما خانواده‌ شهادت‌اند ...

لبنان به برکت وجود حزب‌الله و عناصر مقاومت، تبدیل شده به یک سرزمین نمونه. واقعاً کمتر جایی را ما سراغ داریم که این همه عناصر مؤمن، عناصر خالص در آن حضور داشته باشند. با اینکه لبنان به حسب حجم جغرافیایی کوچک است، لکن از لحاظ معنا بر روی همه‌ی این منطقه اثر دارد و این به برکت همین خون شهدای شماست. خون این شهدا خیلی اثر دارد.

در حاشیه‌ این دیدار، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای انگشتر خود را به علی بدرالدین فرزند شهید بدرالدین اهدا کردند.

شهید سید مصطفی بدرالدین، فرمانده شاخه نظامی حزب‌الله لبنان، 24 اردیبهشت‌ماه در اثر حمله‌ توپخانه‌ای گروه‌های تکفیری به مرکزی در نزدیکی فرودگاه نظامی دمشق به شهادت رسید.

خبرگزاری فارس



شهادت مدافع حرم میلیاردر عراقی در فلوجه

شنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۴۰ ب.ظ


گروه بین الملل مشرق شهادت " کنعان سالم داوود العاشور" یکی از فرماندهان لشکر حضرت علی اکبر (ع) در نبردهای حاشیه شهر فلوجه واقع در استان الانبار عراق با موجی از واکنش ها مواجه شده است.

بنابر این گزارش، وی فرزند سالم العاشور بزرگترین میلیاردر کشور عراق می باشد که صاحب دهها هتل و شرکتهای تجاری متعدد در استانهای مختلف عراق همچون بصره و شهر دبی در کشور امارات متحده عربی می باشد. گفته می شود شهید کنعان پیشنهاد های مکرر پدرش برای مدیریت این شرکتها را نپذیرفته و برای مبارزه با گروه تروریستی تکفیری داعش به جبهه های نبرد فلوجه شتافته بود. پیکر این فرمانده شهید عصر روز گذشته پس از طواف در حرم امام علی (ع) و امام حسین (ع) در قبرستان وادی السلام نجف تا روز ظهور امام زمان (عج) به خاک سپرده شد.

قهرمان رزمی ارتش های جهان

شنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۳۷ ب.ظ


شهید حاج عباس عبداللهی

قهرمان رزمی ارتش های جهان

حضور6ساله در کنار مقام معظم رهبری به عنوان محافظ

استاد غواصی

استاد چتربازی

فرمانده گردان صابرین و تکاور کلاه سبز سپاه پاسداران


وصیتنامه ای که نوشته شد و ناگفته ماند ...

شنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۳۱ ب.ظ


تاریخ شهادت ؛ روزی که ندای حضرت زینب (س) را لبیک گفت 

محل شهادت ؛ بعد از کربلا ، بهترین سرزمین 

نام عملیات ؛ پرواز پرستوها

یکسالی بود دنبال وصیتنامه سید مصطفی بودیم .

امروز بالاخره پیدا کردیم .

خودش مشخصات خودش رو نوشته بود . 

جلوی اسمش خودش نوشته شهید سید مصطفی موسوی 

ولی نیست اون چیزی که باید باشه .

برگه هایی که باید نوشته باشه 

یادگاری هایی که باید ثبت شده باشه 

پیام هایی که باید چراغ راه مون باشه 

نبود ... نبود

پنج صفحه ای که متن وصیتنامه باید باشه از دفترچه جدا شده بود.

جا مانده ایم و حرف دل ما ...خجالت است.


خاطره ای از شهید سید مجتبی حسینی

جمعه, ۷ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۳۱ ق.ظ

سید آدم بسیار شوخ طبعی بود تو سراج یه آچار فرانسه داشتیم کارای برق رو انجام میداد یه هفته ای بود علافش بودم بیاد دیش اتاق رو درست کنه بتونیم کانالهای ایران رو بگیریم نیومد که نیومد سید هم دلش به حال پای افلیج من که رو تخت افتاده بودم سوخت و رفت رو پشت بوم یه ساعت دیشرو اینور اونور میکرد خبری از تصویر نبود اخر که جناب مهندس برق تشریف اورد فهمیدیم رو دیش ال ان بی نداشته.

سید هم واسه این که کم نیاره گفت سیمش باید به خدا وصل باشه پس ما سید ها چه کاره ایم ال ان بی سوسول بازیه کانالهای ایران رو نمیگیره.

از مدافعین حرم تیپ فاطمیون

همسرم رابادست‌های خودم مهیای رفتن کردم

جمعه, ۷ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۲۸ ق.ظ


همسرشهیدمدافع حرم جاویدالاثر محمد اینانلو:

همسرم رابادست‌های خودم مهیای رفتن کردم

روزی که حرف ازرفتنش پیش آمد،من مخالفتی نکردم؛چون نمی‌خواستم که شرمنده اهل بیت شوم

 شهدای مدافع حرم

@Shohadaye_ModafeHaram

انگشتر و پلاک خونی شهید علی شاهسنایی

جمعه, ۷ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۲۴ ق.ظ

زینب تماشا کن ببین،مامردمردستان شدیم

مجنون این دل دادنومغرور از این ایمان شدیم

شهید مدافع حرم علی شاهسنایی

انگشتر و پلاک خونی که از تو برایمان به یادگار مانده است

ملازمان حرم 

 @Molazemane_Haram

فرزندان شهیدان بختی بر سرمزار پدرشان

جمعه, ۷ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۱۹ ق.ظ


خد

خدایا ما را شرمنده شهدا و خانواده هایشان قرار مده. 

وصیت نامه شهید مدافع حرم حیدر ابراهیم خانی

جمعه, ۷ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۱۰ ق.ظ

شهید مدافع حرم حیدر ابراهیم خانی اولین شهید مدافع حرم شهرستان ملایر روز شنبه 14 فروردین ماه (1394) در عملیات مستشاری در سوریه به شهادت رسید.

متن کامل وصیت نامه به شرح زیر است

وصیت نامه

اینجانب حیدر ابراهیم خانی این وصیت نامه را در تاریخ 22/11/94 با آیه شریفه 111 سوه توبه آغاز می کنم و آن به این  شرح است که خداوند از مومنان جان و مالشان را به بهای اینکه بهشت برای انان باشد خریده است. به اینگونه که در راه خدا می جنگند می کشند و کشته می شوند. خداوند کریم همیشه به من نظر لطف و محبت داشتند و به واسطه امام عزیزی که  کریم اهل بیت است دعاهای مرا مستجاب نمودند و با جرات می گویم  که هر خواسته ای که داشتم برآورده شده مگر آنکه بر خیر و صلاح من نبوده.

من کوچکتر از آن هستم که بخواهم کسی را نصیحت و یا راهنمایی کنم چون که خود من گناهکار هستم اما چیزی که مرا در این دو سه ماه گذشته بسیار اذیت کرده این بود که بسیاری از مردم و حتی دوستان و همکاران و آشنایان می گفتند که این رزمنده ها که به سوریه میروند برای پول و ارزشهای مادی است,برای اعراب می جنگند,این جنگ چه ربطی به ما دارد ,مگر به کشور ما حمله کرده اند این را به همه شما می گویم عزیزان به فرموده حضرت آیت الله امام خامنه ای اگر ما الان در سوریه نمی جنگیدیم باید در کرمانشاه و همدان با این خدانشناس ها می جنگیدیم ازشما خواهش می کنم این حرفهارا نزنید چون دل امام زمان(عج) را به درد می آورید

امشب شب شهادت بانوی دو عالم حضرت زهرا(س) است . همسر عزیزم و پدر و مادر مهربانم و برادران و خواهر نور چشمم شما را قسم می دهم به پهلوی شکسته حضرت فاطمه(س) مرا حلال کنید از من راضی باشید اگر خوبی یا بدی به شما کردم که قطعا همه اش بدی بوده از من راضی باشید ضمنا از همه فامیل و دوستان حلالیت برایم طلب کنید من این سفر را با میل و اراده خودم رفتم و هیچ گونه دستور و اجباری در این زمینه نبوده. من با عشقی که به سید علی دارم و حاضر هستم بارها جانم را فدای ایشان کنم این ماموریت را با تمام وجود می روم و امیدوارم که حضرت زینب(س) مرا به لطف خدا یاری دهد تا بتوانم خدمتی به این مملکت و مردم نموده و همچنین رو سفید در پیش شهدا باشم. شهدایی که با شهادت خود خوش درخشیدند تا ما به اینجا برسیم اما نکته آخر دوست دارم این وصیت نامه بارها در مراسم  ختم من خوانده شود تا آنهایی که نتوانستم حضوری از ایشان طلب حلالیت کنم مرا حلال کنند.

همسر عزیز و مادر مهربانم از شما خواهش می کنم که در مراسم تشییع من بلند گریه نکنید  و این را هم به بقیه زن های فامیل بگویید از حضرت زینب(س) الگو بگیرید البته این درخواست بسیار بزرگی است ولی شما را به جان امام حسن مجتبی(ع) این درخواست مرا انجام دهید اگر روزی به دیدار حضرت آقا(آقا سید علی خامنه ای) رفتید به ایشان بفرمایید از نور دو چشمانم بیشتر دوستشان دارم.

یا زینب(س)

یا رقیه(س)

بیست و دوم اسفند 1394

حیدر ابراهیم خانی

مراسم ازدواج فرزند شهید مدافع حرم

جمعه, ۷ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۰۳ ق.ظ


امشب عروسی می کنم جای تو خالی

پای قباله جای امضای تو خالی

فرزند شهید حاج اسماعیل حیدری ( آمل ) با لباس دامادی در کنار مزار پدر

مدافعان حرم 

@lranlran

برای سارا دختر شهید سیدرضا حسینی

جمعه, ۷ خرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۵۹ ق.ظ

لالالالا، بخواب سارای کوچک....

بخواب ای ماهرو،زیبا عروسک....

مبادا اشک از چشمت بریزی...

تو امشب کز کنی،بر هم بریزی....

که بابای تو مهمان حسین(ع) است....

هم امشب سر به دامان حسین است.... 

سه ساله گشتی و وقت یتیمی ست...

زمان روضه ی غمناک بی بی ست....

تو چون بی بی دگر بابا نداری..

ولی از شمر هم پروا نداری... 

نمیترسی ز گوش پاره و خار....

میان آتش خیمه گرفتار....

نمیترسی ز زنجیر و اسیری...

ز شام بی وفا،از درد دوری.... 

تو بر نیزه سری زیبا ندیدی....

میان قتلگه بابا ندیدی.... 

تو عباس و علی اصغر ندیدی...

تو هفتاد و دو تا پیکر ندیدی...

"دم عشق،دمشق"

telegram.me/Labbaykeyazeinab

چهل روز از پرکشیدنت گذشت

جمعه, ۷ خرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۵۴ ق.ظ


سلام پسرشهیدم!نزدیک چهل روز از پرکشیدنت گذشت،امروز چقدر آسمان دلتنگ بودن توست،40روز گذشت اماحتی ذره ای یادت در دلم کمرنگ نشد.

شهیدم!از آسمان که به مامینگری دعایمان کن،برای صبوری قلبمان دعاکن.

کانل شهید حامد جوانی 

از مدافعان حرم به سیامک خرمی

جمعه, ۷ خرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۴۶ ق.ظ

از مدافعان حرم به سیامک خرمی : "خدا قوّت پهلوان!" فلوجه - ۱۳۹۵/۳/۵

استادی که پرچم یاحسین رو درمستبقات قهرمانی مبارزه ازاد به اهتزاز دراورد.

ناب جهادی 8 

@nabjahadi008

راه های ارتباطی با ادمین های وبلاگ

جمعه, ۷ خرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۰۴ ق.ظ
سلام علیکم
دوستان ارجمند همراه
ضمن تشکر و قدردانی از نظرات شما عزیزان لازم به ذکر دو مطلب در خصوص ارتباط با ادمین های وبلاگ خدمتتون عرض می کنم
اول دوستانی گفته اند که مطلب و خاطره زیادی از شهدا در ذهن دارند و مایل به انتشار آن در این وبلاگ هستند لذا می توانید مطالب خود را به یکی از سه روش زیر برایمان ارسال کنید :
1- درج در قسمت نظرات وبلاگ
2- ارسال به آدرس ایمیل savejimat@gmail.com
3-  ارسال به آدرس تلگرام Ravabet_omumi_saveh@
دوم برخی بزرگواران پیام خصوصی در قسمت نظرات میگذارند که امکان نمایش و پاسخ به اون در وبلاگ وجود نداره لذا اگر متقاضی پاسخ هستین یا پیام خود را به صورت غیرخصوصی ارسال کنید و یا در موارد خیلی ضروری آدرس ایمیل و یا تلگرام خود را همراه پیام خود ارسال کنید تا در صورت امکان پاسخگو باشیم .
اجرکم عندا...

دلنوشته : من دم عشقی ام

پنجشنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۳۱ ب.ظ


من ایرانی ام،همیشه ایرانی بوده ام ایرانی متولد شده ام و ایرانی می میرم،ایرانی بودنم ارثیست که از پدرم به من رسیده و همیشه آن را دوست داشته ام،اما سالها از زمان تولدم ناراضی بودم،فکر میکردم اگر چند سالی زودتر پا به جهان میگذاشتم و مثلاً در سال1342 همان سرباز در گهواره ی امام(ره) بودم،سال 57 را می دیدم،سال 59 را لمس میکردم شاید مفهوم محاصره را بیشتر می فهمیدم،شکست حصر را، حضور خداوند در آزادی خرمشهر را،بیت المقدس و فتح المبین را، فکه و کانال کمیل را بیشتر درک میکردم. 

آرمان هایم واقعی تر بود،قهرمانانم قابل لمس تر،آرزو میکردم که در عصری زندگی نکنم که همه ی محسنات را عیب بدانند،حجاب را عقب ماندگی، حلال خوری و ساده زیستی را بیچارگی، سربه زیری را بی عرضگی و نماز و روزه را فناتیک بودن...

به یاد می آوردم هنگامی که آهنگ پیشوازم را سخنان رهبرم انتخاب کرده بودم، اکثر کسانی که با من تماس میگرفتند با لبخندی معنادار میپرسیدند که در عوضش چه کاسب شده ای؟ انگار نمیدانستند عشق چیست و عاشقی کدام است؟؟!!

هنگامی که تصویر چهره ی ولی فقیه م، همانکه مایه ی ثبات کشورم است را در محل کارم نصب کردم، حرفها شنیدم و طعنه ها به جان خریدم و در آن لحظه به یاد دهه ای می افتادم که نصب تصویر رهبر مایه ی مباهات بود....

فکر میکردم که بخاطر چند سال تولد دیرتر، دیدن تمام ارزشها را از دست داده ام، تا اینکه....

به ناگاه پا گذاشتم به وادی طور،با کفشهای کنده، به سرزمین مقدس شهدا، با مدافعان حرم آشنا شدم،با فاطمیون، دیگر ایرانی بودن مفهوم اولش را از دست داد، مگر اصلا اهمیت داشت که محل تولدم کجاست؟  حال که ارزشهای موعودم دوباره جان گرفته بود،حال که قهرمانانم را در لباس مدافعان حرم می دیدم، حال که ابوحامد و فاتح را میشناختم،پاگذاشته بودم در اقیانوس بی انتهای شهادت،سید ابراهیم و محمدی و حسینی و موسوی را پیدا کرده بودم دیگر طعنه ها را نمی شنیدم،آری خوب درک کرده بودم که اینان همان آتش زیر خاکستری بودند که میتوانند جهانی از کفر را بسوزانند،همانها که فقط با اشاره ی رهبرشان سر بر می آورند، حال فهمیده بودم حتماً نباید در فکه و خرمشهر محاصره شوی، خان طومانی هست و محاصره ای و لبخند شهدای تشنه ی مازنی و فاطمیون و حزب الله و عراقی و سوری....

نه دیگر قرار نیست آرزوی تولدی زودتر داشته باشم،حال آرزو میکنم که مرا ملحق به آنانی کند که با چهره ی خونی به دیدار اربابشان شتافته اند، دیگر نخواهم گفت من ایرانی ام،دیگر سنگهای تخت جمشید افتخار ایرانی بودنم نیست، اصلا ملیت برایم مفهومی ندارد آنجا که پای ارزشها در میان است....

دو سال پیش در حسرت دهه ی شصت بودم و حتی یک لحظه گمان نمیکردم که در گروهی مطلب بگذارم که چهار پرستوی بهشتی در خود دارد، شهدای حاضر و ناظری که همچنان میبینند آنچه انجام میدهیم و میخوانند آنچه که در قلبمان میگذرد...

آری من دم عشقی ام....

دم عشق دمشق 

telegram.me/Labbaykeyazeinab