مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)

در این وبلاگ شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) معرفی می شوند.

مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)

در این وبلاگ شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) معرفی می شوند.

در این وبلاگ سعی می شود با معرفی شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س)، گوشه ای از رشادت های این غیور مردان به تصویر کشیده شود.

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۲۹۷ مطلب در خرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

"به فیض شهادت نائل آمد"

دوشنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۱۲ ق.ظ


روز گذشته دانشگاه فنی حرفه ای سما ساری در حالی امتحانات پایان ترم خود را برگزار کرد که جای خالی یکی از دانشجویان این دانشگاه با عکسی از وی و برگه ای که روی آن نوشته شده بود "به فیض شهادت نائل آمد"

شهدا ناظر اعمال ما هستند

دوشنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۱۱ ق.ظ


پست یکی از کاربران اینستاگرام

بخونید لطفا میخوام یه داستان واقعی رو از خودم بگم نه برای اینکه بگم من کسی هستم نه میخوام خانوم هایی که عکسهای خودشون رو روی پروفایل یا به عنوان پست میگذارند بدونند که اشتباه میکنند و شهدا ناظر به اعمال ما هستند 

تازه اینستارو نصب کردم و عکس خودم رو که بدون چادر بود روی پروفایلم گذاشتم افراد زیادی پست های من رو به خاطر عکس لایک میکردند و تو دایرکت پیام میدادند بعد از یک هفته گفتم من که چادر میپوشم چرا عکسم با چادر رو پروفایلم نباشه بزار ببینند که چادریم چند روز گذشت تا اینکه یه آقا تو دایرکت پیام داد که عکسم رو روی پروفایلم نگذارم صلاح نیست کسی که این پیام رو داد رو پروفایلش عکس شهید صدرزاده بود و همون لحظه یه حالی به من دست داد اولش فکر کردم کسی که به من پیام داده عکس خودش ولی وقتی پست هاشون رو نگاه کردم دیدم مربوط به شهید صدرزادست عکسم رو برداشتم ولی بعد از مدتی گفتم چه اشکالی داره عکس بچگی باشه دوباره تولد یک سالگیم رو هم رو پروفایلم هم پست هام گذاشتم چند روز گذشت که یک شب شهید اومدن تو خوابم و گفتن حتی عکس بچگیتم نزار و این شد که من فهمیدم ناظر اعمال ما هستند و آگاه از کارهای ما تموم پستهام رو پاک کردم و تصمیم گرفتم فقط شهدا باشند و بیشتر بشناسمشون. 

یا علی


 

بسم رب الشهدا والصدیقین 

مدافع حرم،قدرت عبدیانی ، در دفاع از حرمهای مطهر و تامین امنیت ملی کشورمان، بدست تروریست های تکفیری، در سوریه به شهادت رسید  و آسمانی شد. 

حاج قدرت عبدیانی همراه با حاج رضا رستمی مقدم در سوریه به شهادت رسیده اند

 شهید قدرت عبدیانی، در سوریه مسئولیت ادوات سنیگن و آموزش را برعهده داشت.

شهید قدرت عبدیانی، متأهل و متولد منطقه چهار راه سادات کوهدشت بود که از وی یک فرزند به نام امیرمهدی به یادگار مانده است.

@resanedameshgh

شهید مرتضی مسیب زاده

دوشنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۰۲ ق.ظ

بسم رب الشهدا والصدیقین

گمان نمیکردم مرتضی عزیزم روزی که همگام و همقدم با تو این کانال رو بیاد آقامحمود ساختیم 

پیام شهادت خودتو داخلش پست کنم.

باچشمانی اشک بار و دلی شکسته یکی از صمیمی ترین و نزدیکترین رفقای آقامحمودرضابیضائی در سوریه آسمانی شد و بشهادت رسید.

پاسدار رشید اسلام مرتضی مسیب زاده از کرج به خیل شهدای مدافع حرم پیوست

شهادتت مبارک برادر عزیزم 

آقا محمودرضا

همدردی در سرما

يكشنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۰۲ ب.ظ

شهید مدافع حرم عبدالمهدی کاظمی 

رفیقش میگفت رفته بودیم آموزش تیراندازی و...

عبدالمهدی یکی از مربیان آموزش به بسیجیان بود.

خیلی خوش اخلاق و شوخ بود .

شب شــد. تو بیابون بودیم.همه رفتند در چادر ها بخوابند.هواسرد بود. نمیشد راحت بخوابی ...عبدالمهدی پیش بسیجی ها موند. 

میگفت که منم میخوام بین بسیجی ها باشم.با این که میتونست بره اتاق خودشون که گرم بود و سرما اذیتش نمیکرد...

در بیسیم صداش کردند که بیا ... جواب داد که میخوام بین بچه ها باشم و قبول نکرد که بره... در آخر بین بچه ها موند و خوابید.

کانال شهید @shahid1abdolmahdi1kazemi

نحوه شهادت اصابت کورنت

تاریخ شهادت۹۴/۹/۲۹

بانک اطلاعات شهدای مدافع حــــــــرم 

https://telegram.me/joinchat/BdZTPjviYcoxtTeCDfbqPQ

نصب عکس امام و رهبری بر بالکن کاخ صدام

يكشنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۵، ۰۴:۵۷ ب.ظ


نصب عکس امام(ره) و رهبری بر بالکن کاخ صدام

 کانال خبرگزاری فارس

fna.ir/XTNA6W

@Farsna

عطر شهید در خانه های مردم

يكشنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۵، ۰۴:۵۰ ب.ظ

سید رضا، مثل مادرش حضرت زهرا سلام الله علیها از ناحیه ی پهلو مورد اصابت ترکش قرار گرفت...و مثل ارباب بی کفن،پیکرش چندین روز زیر آفتاب موند...

امشب هم در جوار سید مرتضی حسینی(اولین شهید مدافع حرم شهرشون( که تو پیامهاش گفته بود )در شب زیارتی حضرت سیدالشهدا علیه السلام به میهمانی لاله ها رفت...

و بادگیرهای یزد،عطر این شهید عزیز رو در خونه های مردم پخش کرد...

دم عشق دمشق

https://telegram.me/Labbaykeyazeinab

شهادت شوخی نیست .

يكشنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۵، ۰۴:۴۷ ب.ظ


شهادت شوخی نیست ...قلبت را بو میکنند اگر بوی دنیا داد ،رهایت میکنند...

حاج حسین مشتاقی

شهید خانطومان                                

@shahidestaan

شهادت مدافع حرم دیگری

يكشنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۵، ۰۴:۴۴ ب.ظ


 شهید مدافع حرم رضا رستمی ( مدهنی)خرم آباد لرستان

کانال مدافعان حرم

https://telegram.me/modafeaneharamnor

من و مصطفى

يكشنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۵، ۰۴:۳۸ ب.ظ


  

دوباره خیره به عکست هنوزم جنگ است...

دلم براى شب نوحه خوانیت تنگ است...

غروب و عکس تو و باز درد دورى تو...

دریغ از نم اشکى که بغضم از سنگ است...

چه شد قرار من و تو در اربعین حسین...

چه شد تو رفتى و اما کمیت من لنگ است...

هزار بار پس از تو نرفته برگشتم...

چه شد که طى مسیرم شبیه آونگ است...

نفس به یاد تو گاهى مسلسل و تک تیر...

صداى قلب من و تیرها هماهنگ است...

هنوز باور من نیست پر کشیدن تو...

دلم برای نگاهت، چقدر دلتنگ است....

تمام شادى و اشکم...تمام احساسم...

تمام زمزمه ام این نوا و آهنگ است...

"چقدر این تن خاکى براى من تنگ است...

نفس کشیدن من بعد مصطفى سخت است..."

دم عشق دمشق

https://telegram.me/Labbaykeyazeinab

هدف شکست نهضت زمینه سازان ظهور است

يكشنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۵، ۰۴:۳۵ ب.ظ


 تمام دنیا جمع شده‌اند؛ تمام استکبار، کفار، صهیونیست‌ها، مدعیان اسلام آمریکایی، وهابیون آدمکش بی‌شرف، همه و همه جبهه واحدی تشکیل داده‌اند و "هدفشان شکست اسلام حقیقی و عاشورایی، رهبری ایران و هدفشان شکست نهضت زمینه‌سازان ظهور است." (سخنی از شهید بیضایی)


اولین شهید قرآنی مدافع حرم

يكشنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۵، ۰۴:۳۲ ب.ظ


اولین شهید قرآنی مدافع حرم شهید استاد مجید محمدی

خصوصیات اخلاقی شهید میثم مدواری

يكشنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۵، ۰۴:۲۶ ب.ظ


شهید مدافع حرم میثم مدواری

تاریخ تولد63/2/13.واقع در نازی اباد محله تختی تهران 

شهادت ۲۴محرم۹۴ بعداز اذان صبح

نحوه شهادت 

برای به عقب کشیدن پیکر شهید محمدخانی میرند جلو و توپ 14 به سرشون اصابت میکنه و سر از بدن جدا میشه و شهید بی سر برگشت.

برادرم دریایی از سخاوت بود ﺯﻣﺎﻧﯽ ﻛﻪ ﻣﯿﺜﻢ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﺨﺪﺍﻡ ﺳﭙﺎﻩ ﺩﺭﺁﻣﺪ، همه ی حقوقش را ﺻﺮﻑ ﻛﻤــــــــــﻚ ﺑﻪ ﻧﯿــــــــــﺎﺯﻣﻨﺪﺍﻥ ﻣﯽﻛﺮﺩ. 

ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻣﯽﮔﻔﺘﯿﻢ: «ﭘﻮﻝﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﭘﺲﺍﻧﺪﺍﺯ ﻛﻦ.»

ﻣﯽﮔﻔﺖ: « ﺗﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﻧﯿﺎﺯﻣﻨﺪﺍﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﭘﺲﺍﻧﺪﺍﺯ ﻛﺮﺩﻥ ﭘﻮﻝ ﭼﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﺩﺍﺭﺩ؟» ﺑﺎ ﻛﻤﻚ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﺶ ﻧﯿﺎﺯﻣﻨﺪﺍﻥ ﻭﯾﻼﺷﻬﺮ ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﺤﻠﻪﻫﺎ ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺭﻭﯼ ﻫﻢ ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ ﭘﻮﻝ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﺧﻮﺭﺍﻙ، ﭘﻮﺷﺎﻙ ﻭ ﺣﺘﯽ ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻮﻋﺮﻭﺳﺎﻥ ﺟﻬﯿﺰﯾﻪ ﺗﻬﯿﻪ ﻛﻨﻨﺪ .‏

ﯾﻚ ﺑﺎﺭ ﺍﻣﯿﺮﺣﺴﯿﻦ (پسرم) ﺑﻪ ﻋﻤﻮﯾﺶ ﮔﻔﺖ: « ﻋﻤﻮ ﭼﻪ ﺳﺎﻋﺖ ﻗﺸﻨﮕﯽ ﺩﺍﺭﯼ!» ﻣﯿﺜﻢ ﺑﺪﻭﻥ ﻣﻜﺚ ﺳﺎﻋﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺶ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: «ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ» 

ﻫﺮﭼﻪ ﺍﻣﯿﺮﺣﺴﯿﻦ ﻃﻔﺮﻩ ﺭﻓﺖ، ﻣﯿﺜﻢ ﺭﻭﯼ ﺣﺮﻓﺶ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ. 

ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺵ ﺗﺮﯾﻦ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﯿﺜﻢ ﻫﯿﭻ ﺍﺭﺯﺷﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ. ﺟﺎﻧﺶ ﺭﺍ ﮐﻒ ﺩﺳﺘﺶ ﻣﯽ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﻫﺮﭼﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻣﯽﮔﻔﺘﻢ: «ﺩﺍﺩﺍﺵ، ۲ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺩﺍﺭﯼ. ﻛﻤﯽ ﺍﺯ ﺧﻄﺮ ﺩﻭﺭﯼ ﻛﻦ.» ﻣﯽﺧﻨﺪﯾﺪ ﻭ ﻣﯽﮔﻔﺖ: «ﻣﻦ ﺍﺯ ﺧﻄﺮ ﺩﻭﺭﯼ ﻛﻨﻢ؛ ﻣﺤﻤﺪ ﺍﺯ ﺧﻄﺮ ﺩﻭﺭﯼ ﻛﻨﺪ؛ ﺣﺴﯿﻦ ﺍﺯ ﺧﻄﺮ ﺩﻭﺭﯼ ﻛﻨﺪ؛ ﭘﺲ ﭼﻪ ﻛﺴﯽ ﺍﺯ ﺣﺮﻡ ﺩﻓﺎﻉ ﻛﻨﺪ؟! ﺧﺪﺍﯾﯽ ﻛﻪ ﺗﺎ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﺯ ﻫﻤﺴﺮ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﻢ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭﯼ ﻛﺮﺩﻩ، ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻫﻢ ﺣﺎﻓﻆ ﺁﻧﻬﺎﺳﺖ.»

ﻫﻨﻮﺯ ﺻﺪﺍﯼ ﻣﺪﺍﺣﯽ ﻭ ﻗﺮﺁﻥ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﻣﯿﺜﻢ ﺩﺭ ﮔﻮﺷﻢ ﺍﺳﺖ. ﻣﺴﺠﺪ ﺍﻣﺎﻡ ﻣﺤﻤﺪﺑﺎﻗﺮ‏(ﻉ‏) ﻭﯾﻼﺷﻬﺮ ﭘﺎﯾﮕﺎﻩ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎﯼ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﻭ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﻣﯿﺜﻢ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﺶ ﺑﻮﺩ و سهم بزرگی در تربیت کودکان داشت.

*نقل از برادر شهید*

معرفی شهید از زبان خود شهید

يكشنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۵، ۰۴:۱۶ ب.ظ

سلام رفقا

جواد محمدی منفرد هستم

خوشحالم مهمون شما شدم.

اردیبهشت ماه 1356 در شهرمقدس مشهد درصبح سالروزولادت امام جواد علیه السلام فرزند دلبند امام رئوف حضرت علی ابن موسی الرضاعلیه السلام  در خانواده ای مذهبی وانقلابی به دنیا آمدم.

به همین خاطر از کودکی جواد صدام میکردن وچون ازقبل نام مهدی رابرام انتخاب کرده بودن تو شناسنامه مهدی ثبت کردن.

چهره ام زیبا وموهام طلایی بودو با توجه به زیبایی که داشتم ، و رفتارهای شیرین کودکانه وهم چنین جنب و جوش خستگی ناپذیر خیلی زود مورد محبت وعلاقه خانواده و اطرافیان قرار میگرفتم.

بخاطر جلب توجه سایرین وبر خورداری ازسیمایی زیبا باعث بیماری سختم درسنین کودکی شد.

تاجایی که  قادر به راه رفتن نبودم وبه حمدالله با توسلات و دعاوتضرع پدر و مادرم سلامتیمو به دست آوردم.

وسالها بعد بخاطر ریشه همان بیماری ایام کودکی در دوران نوجوانی مورد عمل جراحی و.پیوند استخوان قرارگرفتم که ازاعجازهای دیگر زندگیم بود وبروزوآگاهی ازمشکل بسیارمهم استخوان پابه بهانه یک تصادف ساده با یک موتورسبکلت ونهایتا انداختن عکس ازپا به دنبال تصادف، پزشکان متوجه شدند استخوان پای من به مویی بند است وطبق اظهار پزشکان اگریک هفته دیگرمی ماند بایدوقطعا پام قطع می شد. وازآنجایی که رسالتی راباید درآینده به سرانجام می رسوندم عمل پیوند استخوان انجام شد وسلامتی ام رو دست آوردم.

اهل مسجد وبسیج وحضوردرمراسمات مذهبی وفرهنگی وهیآت مذهبی بودم خیلی باهوش و زرنگ بودم

چه درزمان تحصیل درمدرسه ودبیرستان وچه پس ازآن که وارد دانشگاه شدم تمام عمرم رو وقف جهاد فرهنگی میکردم.

درمحیط خانواده من دارای  روحیه ایثاروجهاد وشهادت بودم انس خاصی بااین ادبیات وفرهنگ پیدا کردم.

 درخانواده ای پرورش پیدا کرده بودم که همه بدون استثنا گوش به فرمان امام عزیز اعلی الله مقامه وپس از ایشان

مطیع محض حضرت امام خامنه ای مقام عظمی ولایت بودن.

خانواده ام درخدمت نهضت اسلامی چه درقبل ازانقلاب وایام مبارزه با رژیم منحوس پهلوی وطاغوت بودن و مورد آزاروبازجویی مهره های ساواک بودن وچه پس ازپیروزی انقلاب اسلامی  مفقودالاثر؛آزاده؛شهید؛چندین ایثارگروجانبازتقدیم انقلاب اسلامی کرده بودن.

ارادت ویژه ای به شهدا داشتم چه شهدای گمنامی که درسال های پس ازدفاع مقدس تشییع می شدن وچه شهدای مدافع حرم و بابرگزاری یادواره های متعدد ازاون ها تجلیل میکردم وخانواده های ایشان راعمیقا تکریم می کردم.

 هرچه پیشترمی رفتم بحث شهادتش را جدی تر وپررنگ تر به سایرین ابراز می کردم که من قطعا شهید می شوم

وبه خانومم در روز خواستگاری این مطلب را بسیارجدی باایشان مطرح  کردم.

بهم میگفتن سوریه نرو، دو تا بچه داری دو تا پسر گل دارم یکیش آقا ابوالفضل و اون یکی  آقا علی اکبر

میگفتم اگه نرم سوریه، چطور انتظار داشته باشم فرزندام تو کشورشون امنیت داشته باشن

از طریق لشگر فاطمیون اقدام کردم به رفتن علی اکبرم همش دو روزش بود بعد سی و هشت روز در 15 بهمن 94 در عملیات خانطومان در حالیکه 38 سالم بود دعوت حق رو لبیک گفتم.

نیمی از صورتم رو از دست داده بودم 10 روز  قبل اینکه به سوریه برم برای فوق لیسانس ثبت نام کرده بودم

وضع مالیمم الحمدلله خوب بود اینکه بعضیا میگن مدافعین برای پول میرن من نیاز مالی نداشتم برای عشق به ائمه و دفاع از حریم اهل بیت رفتم.

پیکرم 19 بهمن از مهدیه مشهد به سمت حرم روی دستان مردم شهید پرور مشهد تشییع شد.

مزارم گلزار شهدای مدافع حرم بهشت رضا ست

حرم امام رضا اومدین به منم سر بزنین

"برگرفته از کانال موسسه موعود عج"

خلوت عاشقانهٔ سردارشهید

شنبه, ۱۵ خرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۱۰ ب.ظ


خلوت عاشقانهٔ سردارشهید

حاج حمیدمختاربند برمزارشهید

حسن حزباوی